معارف و معاریف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف و معاریف - نسخه متنی

مصطفی حسینی دشتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

طاعة الرعيّة ، وفى الاناة انفساح الرأى و حمد العاقبة و وضوح الصواب» . (شرح نهج لابن ابى الحديد:20/269) ومن كتاب له (ع) الى بعض عمّاله : «اما بعد ، فانك ممن استظهر به على اقامة الدين ، واقمع به نخوة الاثيم ، و اسدّ به لهاة الثغر المخوف ; فاستعن بالله على ما اهمّك ، و اخلط الشدة بضغث من اللين ; و ارفق ما كان الرفق ارفق ، و اعتزم بالشدة حين لا تغنى عنك الاّ الشدّة .

و اخفض للرعية جناحك ، وابسط لهم وجهك ، و الن لهم جانبك ، وآس بينهم فى اللحظة و النظرة ، والاشارة و التحيّة ، حتى لا يطمع العظماء فى حيفك ، و لا ييئس الضعفاء من عدلك . والسلام» . (نهج : نامه 46) نيز از آن حضرت است :«سمعت رسول الله (ص) يقول : ايّما وال ولى الامر من بعدى اُقيم على حدّ الصراط و نشرت الملائكة صحيفته ، فان كان عادلا انجاه الله بعدله ، وان كان جائرا انتقض به الصراط حتى تتزايل مفاصله ثم يهوى الى النار ، فيكون اوّل ما يتّقيها به انفه و حرّ وجهه» . (بحار:32/17)

وام

قرض . دَين . وام دادن در اسلام از كارهاى پر فضيلت است كه در حديث آمده: يك درهم كه به وام دهى نزد خداوند به هيجده برابر حساب مى شود در صورتى كه صدقه به ده برابر محسوب مى گردد .

در صحت معامله وام شرطست كه اين عمل به لفظى صريح دالّ بر اينكه وام دهنده آن مال را به وام گيرنده تمليك نموده كه بعدا مثل يا قيمت آن را بپردازد و وام گيرنده آن را بپذيرد ، ادا شود و جايز نيست شرط سود و بهره در آن بشود ، و در صورتى كه چنين شرطى در ميان آيد مفيد ملك نخواهد بود . وام دهنده بايستى بالغ و عاقل و مجاز التصرف در مال خويش باشد . در وام تعيين مدت شرط نيست . بر وام گيرنده واجب است هنگام گرفتن وام قصد اداء آن را داشته باشد و هرگاه احساس مرگ نمود واجب است وجه بدهى خويش را از مالش جدا كند و اگر طلبكار حضور نداشت بر او است كه در اين باره وصيت كند و اگر احيانا طلبكار را فراموش كرد يا دسترسى به وى نداشت آن مال را از جانب طلبكار صدقه دهد . اگر بدهكار مرد همه بدهيهايش فوريت پيدا مى كند حتى آن بخش كه حسب قرارداد مدتش نرسيده باشد به خلاف اينكه اگر طلبكار بميرد . اگر بدهكار ورشكست شد اموالش زير نظر حاكم شرع به نسبت طلبات ميان طلبكاران قسمت مى شود و خود در آن حال ممنوع التصرف در مال خويش مى گردد . لوازم اوليه زندگى مانند خانه مسكونى و متعلقات آن و وسيله نقليه به حسب شئون هر كس و از اين قبيل اموال در اداء دين مستثنى است . (لمعه دمشقيه) پيغمبر اكرم (ص) فرمود : چهار گروهند كه دعايشان مستجاب نگردد ، از جمله آنها كسى است كه وامى را به كسى براى مدت معينى بدهد ولى نه سندى از او بگيرد و نه گواهى حاضر كند . به «سند» رجوع شود .

از حضرت رسول (ص) آمده : هر آنكس برادر دينيش وامى از او بخواهد كه مورد نيازش باشد و او بتواند و دريغ دارد خداوند بوى بهشت بر او حرام كند .

از امام صادق (ع) رسيده : هر كسى كه وامى براى مدتى معين به ديگرى بدهد و بدهكار در وقت مقرر وام خود را نپردازد خداوند در برابر هر روز كه وى تأخير كند ثواب صدقه يك دينار زر به حساب وام دهنده منظور دارد . پيغمبر اكرم (ص) فرمود: اگر هزار درهم را دوبار به وام دهم نزد من به از آنكه آن را يك بار به صدقه دهم .

و چنانكه جايز نباشد بدهكار در پرداخت بدهى خود سهل انگارى كند طلبكار نيز جايز نباشد بر او سخت گيرد كه فرمود : (و ان كان ذو عسرة فنظرة الى ميسرة) . (بقرة:280) امام موسى بن جعفر (ع) فرمود : كسى كه جهت تامين هزينه خانواده اش به دنبال كسب و كار حلال رود به منزله كسى است كه در راه خدا جهاد كند و اگر به كسب و كارى دست نيافت مى تواند به اندازه نيازش به عهده خدا و پيغمبرش وام بستاند و در صورتى كه نتواند بدهى خويش را بپردازد تا مرگش فرا رسد آن دين به عهده پيشواى مسلمين خواهد بود و اگر نپرداخت گناهش به گردن آن پيشوا است زيرا خداوند مى فرمايد : (انما الصدقات للفقراء ... والغارمين) و چنين كسى يكى از مصاديق غارم است كه در آيه آمده است . در حديث آمده كه روزى امام سجاد (ع) به وجهى نيازمند شد كه آن روز در دستش نبود به يكى از غلامان خود فرمود : ده هزار درهم به من وام بده كه هنگام قدرت به تو بپردازم . وى گفت : چيزى را به عنوان گرو به من بده . حضرت تار

/ 2570