معارف و معاریف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف و معاریف - نسخه متنی

مصطفی حسینی دشتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

واهِب

بخشنده . در حديث است كه روزى در محضر اميرالمؤمنين (ع) كسى ديگرى را به اين عبارت تبريك نوزاد گفت :«لِيُهَنِّئك الفارس» : قدم اين نوزاد قهرمان و يكه سوار مبارك باد . حضرت فرمود : اين گونه مگوى ، بلكه بگو : «شكرت الواهب و بورك لك فى الموهوب و بلغ اشدّه و رُزِقتَ بِرَّهُ» : خداوند ترا به سپاس بخشنده (اين مولود ، يعنى خداوند) موفق بدارد و بخشوده شده (يعنى فرزند) بر تو مبارك گردد و به رشد و كمال برسد و درست رفتارى و نيكوكاريش نصيب تو گردد . (نهج : حكمت 354)

واهِمَة

واهمه يا وهم يكى از حواس خمسه باطنى است و علماى نفس در قديم گفته اند : كار او آنست كه چيزهاى ديده و ناديده راست يا دروغ به نفس مى نمايد خواه آن معانى را در خارج صورتى باشد و خواه نباشد ، وهم ادراك آن چيزها كند ، مثلا چنانكه مردم خواهند كه هزاران هزار آفتاب در آسمان دنيا تصور كنند ، با وجود آنكه [در چشم ما[ يكى بيش نيست ، و هزار درياى سيماب در عالم تصور كنند با وجود آنكه هيچ نيست ، و هزار كوه ياقوت و زر و فيروزه توهم كنند [و حال آنكه هيچ نيست [و اين واهمه در حيوانات ديگر به غير انسان [نزد قدما[ به جاى قوت عقل است به جهت اينكه بره گوسفند مادر خود را به واسطه آن شناسد در رمه گوسفند با وجود آنكه مانند مادرش صد گوسفند ديگر باشد ، و دشمنى گرگ و دوستى چوپان را هم بدينقوه احساس تواند كرد . و در امر اين قوت بعض مشايخ گفته اند كه جمله قوتها [باطن و ظاهر[ مسخر مردم شدند الا وهم كه مسخر نشد ، چنانكه جمله ملايكه سجده آدم كردند و ابليس سجده نكرد و قوه وهم هرگز از دروغ گفتن و چيزها كج نمودن باز نگردد، و آنكه حضرت رسول صلوات الله عليه فرمود كه هر كه از مادر بزايد او را شيطانى همراه باشد آن معنى قوه وهم است . (نقل به معنى و به اختصار از مرآت المحققين شيخ محمود شبسترى)

واهِن

سست ، ضعيف و بى شهامت ، سست در عمل و در كار .

اميرالمؤمنين (ع) در وصف پيغمبر اسلام: «و جاهد فى الله اعداءه غير واهن و لا مُعَذِّر» : در راه خدا با دشمنان خدا نبرد نمود بى آن كه در اين كار سستى روا دارد يا به بهانه اى متوسل گردد . (نهج : خطبه 116)

واهى

سست . ضعيف . بى پايه . پا در هوا . واهية مؤنث آن است . (و انشقّت السماء فهى يومئذ واهية) : و بناى مستحكم آسمان در آن روز (قيامت) سست شود و سخت در هم شكافد . (حاقّة:16) اميرالمؤمنين (ع) در وصف حضرت خاتم النبيين : «غير ناكل عن قُدُم و لا واه فى عزم» : بى آن كه (در راه رضاى خدا) گامى به عقب برگردد يا در تصميمش سستى روا دارد . (نهج : خطبه 72)

واى

كلمه افسوس و اشاره به خطر آينده . به عربى ويل گويند .

از حضرت رسول (ص) روايت است كه فرمود : واى بر مالك (برده) از (مسئوليت در برابر) برده ، واى بر برده از (وظيفه اش در برابر) مالك ، واى بر توانگر از (مسئوليتش در برابر) درويش ، واى بر درويش از (مسئوليت مناعت طبعى كه بايستى در برابر) توانگر (نشان دهد) ، واى بر ضعيف از مسئوليتش در برابر قوى (كه مبادا چهره ذلت به خود گيرد) ، واى بر قوى از (مسئوليت توانبخشيش به) ضعيف . (كنزالعمال : حديث 43953) اميرالمؤمنين (ع) فرمود : واى بر كسى كه به نادانى خويش ادامه دهد و خوش به حال آنكه به خطاى خود پى برده به راه آيد . و فرمود: واى بر كسى كه غفلت بر او چيره گشته سفر آخرت را از ياد برده باشد و آماده آن نگردد . و فرمود : واى بر گنهكار كه چه نادان و از بهره و سهم خود روى گردان است!! (غررالحكم)

وِآم

مباهاة . موافقت .

وَأد

آواز سخت بلند چون صداى ديوار هنگام ويران شدن . گران ساختن و سنگين نمودن : وَأَدَ فلاناً : أثقله .

زنده به گور كردن . موؤدة و وئيدة : دختر زنده به گور شده . (و اذا الموؤودة سُئلت * باىّ ذنب قتلت) و آنگاه كه دختر زنده به گور شده سؤال شود . كه به چه گناه به قتل رسيده است . (تكوير:8 ـ 9) وأد شيوه عرب جاهلى بوده كه گويند : هرگاه زن را درد زادن مى گرفت گودالى حفر مى نمودند ، وى به كنار

/ 2570