معارف و معاریف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف و معاریف - نسخه متنی

مصطفی حسینی دشتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

منكم عمل» . (بحار:75/379) على بن الحسين (ع): «خير مفاتيح الامور الصدق و خير خواتيمها الوفاء» : بهترين آغازهاى كارهاتان راستى و راستگوئى ، و بهترين فرجام كارها وفا نمودن به وعده ها است . (بحار:78/160) روايت در مورد خاتم به معنى انگشتر فراوان آمده است ، از جمله : عن ابى عبدالله(ع) قال : «كان رسول الله (ص) اذا توضّأ للصلاة حرّك خاتمه» : هرگاه پيغمبر(ص) وضو مى ساخت انگشترش را حركت مى داد. (بحار:80/366) اميرالمؤمنين (ع) : «من نقش على خاتمه اسم الله ـ عزّ و جلّ ـ فليحوّله عن اليد التى يستنجى بها فى المتوضّأ» : اگر كسى اسم خدا بر انگشترش حك شده باشد ، هنگام رفتن به بيت الخلا آن را از دستى كه بدان خود را مى شويد به ديگرش منتقل سازد . (بحار:10/91) نقش خاتم : آنچه بر نگين انگشترى حك كنند ، خواه نام صاحب انگشتر و يا كلمه ديگر يا جمله اى كه شخص جهت اين امر برگزيده باشد . اين عمل در گذشته سخت حائز اهميت بوده است .

از امام صادق (ع) روايت است كه : «يعتبر عقل الرجل فى ثلاث : فى طول لحيته و فى نقش خاتمه و فى كنيته» :عقل هر كسى را در اين سه مورد مى توان سنجيد : درازى ريشش ، و نقش انگشترش ، و در كنيه اش . (بحار:1/107)

خاتم الانبياء

پايان بخش پيامبران . مُهر ختام پيامبران . وصف رسول گرامى اسلام در قرآن كريم: (ما كان محمد ابا احد من رجالكم و لكن رسول الله و خاتم النبيين و كان الله بكل شىء عليما) ; محمد (ص) پدر هيچيك از مردان شما نبوده (اشاره به داستان زيد بن حارثه كه در آيات پيش سخن از آن به ميان آمده) بلكه فرستاده خدا و پايان بخش پيامبران است . (احزاب: 40) خاتميت پيامبر اسلام از عقايد مسلّمه مسلمانان بوده و از قرآن و حديث ـ جز ادله عقليه كه در كتب كلاميه آمده است ـ شواهد بسيار بر آن است، از جمله اين آيه مباركه سابق الذكر.

كتب لغت، اعم از لغت نگاران اسلامى و يا غير اسلامى مانند لويس معلوف مسيحى صاحب «المنجد» و غيره، «خاتم» به كسر تاء و فتح آن ، به معنى پايان بخش معنى كرده اند، و خاتم در اين آيه همه قرّاء معروف جز عاصم ، به كسر تاء خوانده اند، مهر نامه را بدين جهت خاتم گويند كه پايان بخش نامه است، و انگشتر را خاتم خوانند كه در گذشته نام صاحب آن در آن منقوش بوده و از آن براى مهر ختام نامه استفاده مى شده است.

جابر بن عبدالله از حضرت رسول (ص) روايت كند كه فرمود: «موضع من در ميان پيامبران بدين مى ماند كه كسى خانه اى بنا كرده و آن را بسى زيبا و كامل ساخته جز اينكه يك خشت آن كه جاى بارزى دارد ننهاده باشد آنچنان كه هر كه وارد آن شود بگويد: چه نيكو خانه اى است اگر اين جاى خالى خشت نمى بود. سپس فرمود: من اينك جاى آن خشت راپركرده ام».(مجمع البيان) نيز از آن حضرت رسيده كه فرمود: «اى مردم پس از من پيغمبرى نباشد پس هر كه بعد از من دعوى نبوت كند دعوى و بدعتش در آتش خواهد بود، و هر كه چنين ادعائى كند او را بكشيد، و كسى كه از او پيروى نمايد اهل دوزخ است». (بحار:79/222) خطبه آن حضرت در حجة الوداع كه بدين مضمون و با تفاصيل گسترده اى آمده معروف است به واژه «خطبه» رجوع شود.

اميرالمؤمنين (ع): «اللهم داحى المدحوات...اجعل شرائف صلواتك و نوامى بركاتك على محمد عبدك و رسولك الخاتم لما سبقوالفاتح لماانغلق ...».(نهج:خطبه72)

خاتِمة

آخر هر چيزى و پايان آن.

خاتون

خانم و بانو. اين لفظ براى احترام به نام زن متصل ميشود، مانند زينب خاتون.

خاثِر

شير غليظ، ضدّ رقيق. اميرالمؤمنين (ع) ـ در توبيخ به ابو موسى اشعرى، عامل خود بر كوفه ـ فرمود: «... و لا تترك حتى يخلط زبدك بخاثرك و ذائبك بجامدك» . (نهج : نامه 63) الخاثر اللبن الغليظ ، و الزبد خلاصة اللبن و صفوته ، يقال للرجل ـ اذا ضُرِبَ حتّى اُثخِنَ ـ ضُرِبَ

/ 2570