جنون ، بى خرد بودن . ديوانگى گاه اصلى وبر اثر نقص مغز بود وگاه عارضى كه بر اثر خلل در مغز يا عصب پيش آيد ودر طب قديم وجديد قابل درمان است . از حضرت رسول (ص) روايت شده كه: «حجامت درمان ديوانگى است» .در حديث آمده كه مردى به خدمت امام صادق (ع) آمد كه او را اختلال حواس عارض شده بود حضرت به وى دستور داد كه چون به بستر خواب روى بگو: «بسم الله وبالله آمنت بالله وكفرت بالطاغوت اللهم احفظنى فى منامى ويقظتى اعوذ بعزة الله وجلاله مما اجد واحذر» . (بحار:62/126 و 95/149)
ديوانه
بى خرد ، منسوب به ديو است يعنى مشابه ديو در صدور حركات ناملايم . به عربى مجنون . روزى پيغمبر (ص) از جائى مى گذشت ديد جمعى گرد كسى جمعند فرمود: «اين را چه شده» ؟ گفتند: «ديوانه شده» . فرمود: «خير ، او مبتلى است واما ديوانه واقعى كسى است كه دنيا را بر آخرت برگزيند» .امام صادق (ع) فرمود: «كسى كه بنا داشته باشد هر سؤالى را پاسخ دهد وى ديوانه است» . (بحار:1/131 و 117)
دَيّوث
آنكه مردان را بر زن خود وارد كند وآنكه در باره زن خود غيرت نداشته باشد .پيغمبر (ص) فرمود: بوى بهشت از پانصد سال راه به مشام رسد ولى به مشام عاق والدين وديوث نرسد . عرض شد:«يا رسول الله ! ديوث چه كسى است» ؟ فرمود: «آنكه زنش زنا مى دهد وخود بر آن آگاه است» . (بحار:79/114)
ديو جانس
يا ديوژن فيلسوف يونانى پيرو مكتب كلبى كه در سينوپ متولد شد ودر آتن مى زيست وچنانكه از داستان هاى مربوط به ساده زيستن او معروف است وى همواره سفالى گود در جيب خود داشت تا با آن آب بياشامد روزى ديد دختركى به سرعت با دو دست خود آب مى نوشد بى درنگ سفال را بر زمين زد وبه خود خطاب كرد كه: «تو خود را فيلسوف مى دانى در حالى كه به قدر اين دخترك ده نشين عقل ندارى وسالها اين سفال را با خود حمل مى كنى» ؟!وى فضيلت را در ساده زيستن مى دانست از اين رو به آداب ورسوم ومقررات اجتماعى يكسره پشت پا زد .هنگامى كه اسكندر مقدونى برابر او كه بر آفتاب كنار ديوارى نشسته بود رسيد وپرسيد چه خدمتى از اسكندر براى وى ساخته است ؟ تنها از او خواست تا از برابر او رد شود تا مانع تابش آفتاب نگردد .گويند اسكندر روزى توسط پيكى او را به نزد خود خواند . وى گفت: «همان كه او را از آمدن به نزد من مانع