معارف و معاریف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف و معاریف - نسخه متنی

مصطفی حسینی دشتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

(بقره:16) اميرالمؤمنين (ع) : «من حاسب نفسه ربح ، ومن غفل خسر» . (نهج : حكمت 208) «لا تجارة كالعمل الصالح ولا ربح كالثواب» . (نهج : حكمت 113)

رَبد

بازداشتن كسى را . اقامت كردن در جائى .

رَبَذة

نام جائى بر چهار منزل از مدينه كه خاك ابوذر غفارى آنجا است .

رَبَض

به زانو در آمدن گوسفند واسب وگاو وسگ ، چنان كه بروك براى شتر وجثوم براى مرغ .

رَبط

بستن . سخت بربستن . (و ربطنا على قلوبهم اذ قاموا فقالوا ربّنا ربّ السموات و الارض) : و ما (خداوند رحمت خود را) بر دلهاشان بستيم ، چه آنها بپا خاستند و گفتند خداوند ما همان خداوند آسمانها و زمين است . (كهف:14)

رَبع

توقف نمودن و باز ايستادن . «اربع عليك او على نفسك او على ظلعك : توقف» . (المنجد)

رِبع

تب كه يك روز گيرد ودو روز گذارد . محمد بن ابراهيم الجعفى عن ابيه ، قال : دخلت على ابى عبدالله (ع) فقال لى : «مالى اراك شاحب الوجه» ؟! قلت : انا فى حمى الربع ، فقال: «اين انت عن المبارك الطيب ، اسحق السكّر ثم امخضه بالماء واشربه على الريق عند الحاجة الى الماء» ، قال : ففعلت ، فما عادت الىّ بعد .

(بحار:62/100)

رُبع

يك چهارم . در حديث ابن عباس از رسول خدا (ص) آمده كه فرمود : قرآن به چهار بخش نزول يافته : يك ربع آن در باره ما اهل بيت وربعى داستان ومثال وربعى فضائل (در بعضى نسخ فرائض) وبيم ميباشد وربعى احكام .

وخداوند فضايل قرآن را در باره على (ع) نازل نمود . (بحار:35/356)

رَبع

سراى ، منزل ، خانه . ج : رِباع و رُبوع .

رُبع مسكون

قسمت معمور ومسكون از كره زمين .

رَبعَة

مرد ميانه وَزن . مرد يا زن ميانه قامت وچهار شانه .

رُبَعىّ

بن عبدالله بن جارود بن ابى سبرة بصرى هذلى مكنى به ابونعيم ، از اصحاب امام صادق وامام كاظم (ع) موثق است . (تنقيح المقال)

رِبق

رسن كه داراى گوشه ها باشد و بر بره و بزغاله بندند .

رِبقَة

هر گوشه وعروة از ربق . ج : رباق.

رُبَّما

بسا . مركب است از ربّ حرف جر و ماء زايده كافّة . گاه به تشديد تلفظ شود . (ربما يودّ الذين كفروا لو كانوا مسلمين) : بسا كافران آرزو كنند كه اى كاش مسلمان بودند . (حجر:2)

رَبو

پشته وبلندى . نفس بلند .

/ 2570