ا را در جمعيت و يارانش (مومنين و پرهيزكاران) محشور نما كه (از معصيت و نافرمانى) خجل، و (از كردارهاى زشت) پشيمان، و (از راه راست) منحرف، و عهدشكن و گمراه و گمراه كننده و آزمايش شده (به بلا و سختيها) نباشيم. (سيدرضى فرمايد:)
اين فصل از اين خطبه پيش از اين (در خطبه هفتاد و يكم) بيان شد و ليكن چون در دو روايت اختلاف بود، لذا دوباره در اينجا آن را تكرار كرديم. و قسمتى از اين خطبه است كه به اصحاب خود ميفرمايد (و آنان را بر اثر نجنگيدن با معاويه و لشگر شام سرزنش مينمايد): (بعد از آنكه شما كافر و بت پرست و بى قدر و قيمت بوديد) بر اثر كرامت و نوازش خداوند مقام و منزلت و بزرگوارى يافتيد كه كنيزان شما را (كه هيچ اهميت ندارند) گرامى ميدارند، و همسايگانتان (كفارى كه با شما پيمان بسته اند) از آن كرامت الهى بهره مند ميشوند (به اين جهت جان و مال و ناموسشان از هر خطرى محفوظ است) و تعظيم ميكند و سر فرود مى آورد به شما كسيكه هيچگونه فضيلت و مزيتى (در حسب و نسب) بر او نداريد، و نه احسانى به او كرده ايد، و ميترسد از شما آنكه از غلبه و تسلط شما ترسى ندارد و شما را حكومت و سلطنتى بر او نيست (تا بترسد، پس خوف پادشاهان و بزرگان در اقصى بلاد روى زمين به واسطه عظمت دولت اسلام است، نه از توانائى و شمشير شما، اكنون سبب كفران چنين نعمتى چيست) و مى بينيد پيمانهاى خدا شكسته شده و به خشم نمائيد (اهل شام بر خلاف دستور الهى رفتار كرده و معاويه بر