ترجمه نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متنی

سید علی نقی فیض الاسلام

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بندگان خدا بدانيد مومن در اين سال حلال ميداند آنچه را كه در سال گذشته حلال ميدانسته، و حرام ميداند آنچه را در سال پيش حرام ميشمرده (حليت و حرمت چيزى چون از روى كتاب و سنت نزد صاحب ايمان ثابت شد هميشه طبق آن حكم ميكند، بخلاف غير مومن كه بر اثر فساد و عقيده به راى و اجتهاد نادرست خود حلال و حرامى را كه در كتاب و سنت ثابت شده تغيير ميدهد) و بدعتهائى را كه مردم احداث كرده اند (احكامى كه خلفاء بنا گذاردند مانند بينه و گواه خواستن ابوبكر از حضرت فاطمه- عليهاالسلام در باب فدك با اينكه بينه با مدعى است، و جزيه گرفتن عمر زيادتر از آنچه پيغمبر مقرر فرموده بود، و مقدم داشتن عثمان خواندن خطبه را بر نماز در عيد فطر و اضحى با اينكه بايد بعد از نماز خوانده شود، خلاصه اين نوع بدعتها) آنچه را به شما حرام شده است حلال نميگرداند، بلكه حلال آن است كه خدا حلال كرده و حرام آن است كه خدا حرام فرموده، و كارها را بر اثر تجربه و آزمايش محكم و استوار نموده ايد (انديشه بكار برديد تا نيك از بد و حق از باطل بشما آشكار گرديد) و به پيشينيان پند داده شديد (خداوند سبحان در قرآن كريم فرموده كه نيكوكاران سعادتمند تو بدكاران به عذا

ب گرفتار شدند) و براى شما مثلها زده شده (در قرآن كريم براى امتياز حق از باطل مثلها بيان گرديده) و بسوى امر روشن (دين اسلام كه درستى آن بر همه آشكار است) دعوت شديد، پس كر نميماند از آن (گوش نمى بندد) مگر كسى كه (گوش دل او) كر باشد، و كور نميماند از آن (چشم بر هم نمينهد) مگر كسيكه (چشم دلش) كور باشد!! و كسى را كه خدا به سبب گرفتارى و آزمايش در امور نفع نرسانيده به موعظه و پند سود نبرده است (زيرا تاثير بلاء و آزمايش در امور محسوسه از تاثير پند و اندرز بيشتر است) و او را از جلو رويش (پياپى) نقصان و زيان برسد تا اينكه (بر اثر فزونى نادانى و گمراهيش) منكر و زشت را معروف و معروف و پسنديده را منكر شناسد، و مردم دو دسته اند (اول:) كسيكه پيرو شريعت است (گفتار و كردارش طبق كتاب و سنت ميباشد) و (دوم:) آنكه احداث كننده بدعت ميباشد كه (پيرو نفس اماره و شيطان است، و) نيست با او از خداوند دليل آشكار نه از سنت (پيغمبر اكرم) و نه از قرآن كريم، و خداوند سبحان هيچكس (از پيروان پيغمبران پيشين) را پند نداد به (پندى) مانند اين قرآن (زيرا منظور از پند و اندرزها سوق مردم است بطرف حق و ارشاد به راه سعادت و نيكبختى و قرآن براى رسيدن به

اين مقصود جامع است و اين خود بزرگترين لطف حقتعالى است نسبت به مسلمين) كه ريسمان محكم و استوار خدا است (هرگز گسيخته نميشود، و هر كس به آن چنگ زند از بدبختى دنيا و عذاب آخرت رهائى مييابد) و راه او است كه (به هر كه قدم در آن نهد) خيانت نميكند، و در آن است بهار دل (چون تلاوت آيات و انديشه در معانى آنها روياننده انواع گلهاى علوم و معارف ميباشد) و چشمه هاى علم و دانش (زيرا هر يك از آيات آن جلادهنده دلها است از زنگ نادانى و گمراهى، و چون در قرآن چشمه هاى علوم و معارف است، پس اگر علوم ديگر نيز دل را جلا دهد براى آن است كه آن علوم به قرآن منتهى ميگردد، پس در حقيقت قرآن دل را جلا داده است) با اينكه يادآوران (قرآن و عمل كنندگان به آن) رفتند، و فراموش كاران يا آنانكه فراموشى را بخود بسته اند مانده اند، پس (اگر چه پند در شما اثر ندارد با اين حال ميگويم:) اگر خير و نيكوئى را ديديد به آن كمك كنيد (بجا آوريد) و هر گاه شر و بدى ديديد از آن بگذريد (دور گرديد، يعنى از امر و نهى امام عليه السلام پيروى كرده از مخالفين او و بيعت شكنان بيزارى جوئيد) زيرا رسول خدا صلى الله عليه و اله ميفرمود: اى پسر آدم نيكوئى كن و بدى را رها نما و

چون چنين كردى تو خوش رفتار و ميانه رو هستى (در وسط راه حق قدم نهاده اى كه هرگز گم نميشوى).

آگاه باشيد ظلم بر سه قسم است: ظلمى كه آمرزيده نميشود، و ظلمى كه بازخواست ميشود، و ظلمى كه آمرزيده شده بازخواست نميشود، اما ظلمى كه آمرزيده نميشود شرك به خدا است، خداوند سبحان (در قرآن كريم س 4 ى 48( ميفرمايد: ان الله لايغفر ان يشرك به يعنى خدا نمى آمرزد كسى را كه به او شرك آورد، و اما ظلمى كه آمرزيده ميشود ظلم بنده است بر نفس خود در بجا آوردن برخى گناهان كوچك (در صورتيكه اصرار بر آن نداشته باشد، زيرا اجتناب و دورى از كبائر و گناهان بزرگ كفاره ايست كه گناه كوچك را پوشانده جلو نميدهد) و اما ظلمى كه بازخواست ميشود ظلم بنده است بنده ديگر را، قصاص و تلافى در آخرت سخت و دشوار است، و قصاص در آنجا با زخم كاردها و زدن تازيانه ها نيست، ولى قصاصى است كه زخم و تازيانه نزد آن كوچك شمرده ميشود (از اين بيان فهميده ميشود آنانكه به آل محمد، عليه السلام، ظلم نموده اند به سختى بازخواست شده به عذاب گرفتار خواهند شد) پس از دورنگى و دوروئى در دين خدا بپرهيزيد (اين جمله اشاره است به گروهى كه در بيعت نمودن با آن حضرت متوقف بودند، و آنان كه بيعت را شكستند) زيرا اجتماع (دست به دست دادن و يكى شدن) در آنچه حق است و آن را م

يل نداريد بهتر است از تفرقه و جدائى در آنچه باطل است و آن را دوست ميداريد، و خداوند سبحان بر اثر تفرقه و جدائى به هيچكس از گذشتگان و باقيماندگان خير و نيكوئى عطاء نفرموده. اى مردم خوشا به حال كسى كه زشتى و بدى خودش او را از زشتيهاى مردم نگاه دارد، و خوشا به حال كسيكه در خانه خود بنشيند (فتنه و فساد برپا ننمايد، و براى امر به معروف و نهى از منكر و جلوگيرى از تباهكارى آماده باشد) و روزى خود را بخورد (طمع به مال ديگران نداشته باشد) و به اطاعت پروردگارش مشغول بوده و بر گناه خويش بگريد (توبه و بازگشت نمايد) و در نتيجه سرگرم بكار خويشتن باشد و مردم از (دست و زبان) او در آسايش باشند.

/ 441