ترجمه نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متنی

سید علی نقی فیض الاسلام

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

قسمتى از اين خطبه است در وصف شگفتى آفرينش دسته هاى از حيوانات (مانند مورچه و ملخ و غير آنها): و اگر مردم در عظمت توانائى و بزرگى نعمت و بخشش خداوند متعال فكر و انديشه كنند (از گمراهى) به راه (راست) باز مى گردند، و از مشقت و سختى آتش سوزان (قيامت) مى ترسند (بر خلاف دستور خدا و رسول رفتار نمى نمايند) وليكن دلها بيمار و بينائيها معيوب است! (به اين جهت از راه حق پا بيرون نهاده در آثار قدرت و توانائى پروردگار انديشه نكرده از نعمتهاى او سپاسگزار نيستند) آيا نگاه نمى كنند حيوان كوچكى را كه آفريده چگونه آفرينشش را استوار و به هم پيوند كردنش را محكم گردانيده، و (با همه كوچكى) براى آن گوش و چشم پديده آورده و استخوان و پوست به تناسب آراسته؟ نگاه كنيد به مورچه با كوچكى جثه و نازكى اندامش كه به نگاه با گوشه چشم ديده نمى شود و به انديشه درك نمى گردد، چگونه مسير خود را مى پيمايد، و براى به دست آوردن روزيش مى شتابد، دانه را به لانه اش انتقال مى دهد و آن را در انبارش (براى روز سختى) آماده مى گذارد، در تابستان براى زمستان و هنگام آمدن (روزهاى گرم) براى وقت بازگشتن (روزهاى سرد) دانه ها را گرد مى آورد، خداوند ضامن

روزيش بوده، مناسب حال راه روزيش را گشاده، پروردگار بسيار نعمت و بخشش دهنده از آن غافل نيست، و خداوند جزاءدهنده آن را محروم و بى بهره نمى گرداند و اگر چه در سنگ خشك (كه چيزى از آن نمى رويد) و سنگ سخت (كه از جائى به جائى حركت داده نمى شود) باشد، و اگر در مواضع خوردن و در بالا پائين و آنچه در درون مورچه است از اطراف اضلاع شكمش و آنچه در سر آن است از چشم و گوش، انديشه كنى از (تدبير و حكمت خداوند در) آفرينش آن به شگفت آمده از وصف آن به رنج درآئى، پس بلند و برتر از آن است (كه در انديشه درآيد) خدائيكه مورچه را به روى دست و پايش برقرار داشت و آن را بر روى ستونها و اعضائش بناء كرد، در حاليكه در آفرينش آن آفريننده اى شركت نداشته و توانائى او را يارى نكرده است. و اگر راههاى انديشه خود را بپيمائى تا به انتهائى آن برسى (از هر گونه فكر و انديشه به كار برى) دليل و برهان تو را راه ننمايد مگر به اينكه آفريننده مورچه همان آفريننده درخت خرما است، به جهت دقتى كه براى امتياز هر چيز (از يكديگر) بكار برده شده، و اهميت گوناگون بودن هر جاندارى (خلاصه چون تفصيل آفرينش هر يك از موجودات دقيق است و سبب اختلاف اشكال آنها مشكل مى باشد و د

ر هريك حكمتهاى باريكى نهفته است، مور و پيل، كوه كاه، خرد و بزرگ، در صحرا و در دريا ناچار همه را آفريننده حكيمى به مقتضاى حكمت به آن تفصيل و اختلاف آفريده و تخصيص داده و در نيازمندى آنها به خالق متعال تفاوتى نيست، لذا مى فرمايد:) بزرگ و خرد و سنگين و سبك و توانا و ناتوان در مخلوقاتش نيست مگر آنكه (نسبت به قدرت كامله او) يكسان است (پس مپندار كه اين مشكل است چون كوچك است و آن ديگرى آسان چون بزرگ مى باشد) و همچنين (در برابر قدرت و توانائى او ايجاد هر يك از) آسمان و هوا و بادها و آب يكسان است. پس به خورشيد و ماه و گياه و درخت و آب و سنگ و گردش شب و روز و روان بودن اين درياها و بسيارى اين كوهها و درازى قله ها و گوناگون بودن نعمتها و زبانها نگاه كنيد (در شگفتى آفرينش هريك از اين مخلوقات تامل و انديشه و نموده ببينيد چه حكمتهاى باريك در آنها نهفته است كه همه آنها دليل بر وجود و هستى صانع مى باشد) پس واى بر كسى كه ايجاد كننده و انكار كرده به نظم آورنده را باور ندارد، گمان دارند كه ايشان مانند گياه (خود رو در بيابانها و كوهها) مى باشند كه براى ايشان بزرگر و تخم پاشنده اى نيست، و صورتهاى گوناگونشان را آفريننده اى نمى باش

د، و در آنچه ادعا مى كردند به حجت و دليلى وابسته نبودند، و در آنچه حفظ كرده و باور نمودند تحقيق و يقينى نداشتند (بلكه ادعاى ايشان فقط از ردى خودپسندى و گمان است) و آيا ساختمانى هست كه آن را بناء كننده اى نبوده يا جنايت و گناهى كه آن را جنايت كننده اى نباشد؟ (نيازمندى فعل به فاعل ضرورى و آشكار و انكار آن باطل و نادرست و منكرش نادان و گمراه است).

/ 441