ترجمه نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متنی

سید علی نقی فیض الاسلام

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و بترسيد از عذابها و سختيها كه بر اثر زشتكاريها و بدكرداريها به امتهاى پيش از شما رسيد، و پيشامدهاى آنان را در نيكى و بدى (خودتان) ياد آوريد (ببينيد بر هر كارى چه اثرى مترتب مى گردد) و بر حذر باشيد از مانند آنان شدن (كه بر اثر كردار به دو گفتار زشت به شما نيز عذاب و سختى برسد) و هر گاه در تفاوت دو حالت (نيك و بد) ايشان انديشه نموديد، پس (در راه خير و نيكى قدم نهيد، و) اختيار كنيد هر كارى را كه به سبب آن ارجمند گشتند، و دشمنان را از آن برطرف ساخت، و تندرست ماندند، و نعمت و خوشى براى آنها فراوان شد، و نيكوكارى و بزرگوارى پيوست ريسمان (اجتماع) آنان را (و كارى كه موجب ارجمندى و بر طرف شدن دشمنان و تندرستى و آسودگى و ارزانى نعمت و خوشى و پيوند ريسمان اجتماع است عبارت است) از پرهيز نمودن از جدائى (نفاق و دوروئى) و مهربانى كردن (اتفاق و يكانگى) و ترغيب و سفارش يكديگر مهربانى (اتحاد و همبستگى) و (در راه شر و بدى پا نگذاريد، و) دورى كنيد از هر كارى كه مهره پشت پيشينيان را شكست، و توانائى ايشان را سست نمود، از جهت كينه ورزى در دلها و دشمنى داشته در سينه ها و پشت كردن اشخاص به هم و يارى نكردن دستها يكديگر

را، و در حالات گذشتگان از مومنين پيش از خودتان (از بنى اسرائيل و غير ايشان) انديشه كنيد كه در موقع آزمايش و رنج كشيدن چگونه بودند؟ آيا از مردم ديگر گران بارتر (جفا كشتر) و از سائرين رنجبرتر و از اهل دنيا زندگانيشان سخت تر نبود؟ كه فرعونها آنان را به بندگى و خدمتگزارى گماشتند، و سختى عذاب را با ايشان چسبانيدند (به منتهى درجه سختى گرفتارشان كردند، گروهى خدمتگزار و برخى بزرگ رايشان بودند، و از آنكه كارى ساخته نبود باج مى گرفتند) پس هميشه حال آنها در خوارى هلاكت و زير تسلط و استيلاء (فرعونها) بود، چاره اى براى سرباز زدن (از فرمان آنها) و راهى براى دفاع (از ستمگريهاشان) نمى يافتند، تا آنگاه كه خداوند كوشش ايشان را در شكيبائى بر رنج بردن در راه محبت خود و تحمل بر ناشايسته ها را از جهت ترس از خود مورد نظر قرار داد، آنان را از گرفتاريهاى سخت گشايش و رهائى داد، و به آنها عوض ذلت و خوارى ارجمندى و عوض ترس آسودگى عطا فرمود، پس پادشاهان فرمانده و پيشوايان راهنما شدند، و از جانب خدا به ايشان عزت و بزرگوارى رسيد بيش از آنچه آرزو داشتند (به مقام و مرتبه اى رسيدند كه هرگز رسيدن به آن را در انديشه نگذرانيده بودند، چنانكه در

قرآن كريم س 2 ى 47 مى فرمايد: يا بنى اسرائيل اذكروا نعمتى التى انعمت عليكم و انى فضلتكم على العالمين يعنى اى بنى اسرائيل نعمتهائى را كه به شما بخشيدم و شما را بر جهانيان مردم زمانتان برترى دادم ياد كنيد. و برترى آنان اين بود كه دريا را براى آنها شكافت و از فرعونيان رهائيشان داد، و دشمنانشان را تباه ساخت، و شهرها و دارائيشان را به خودشان بازگردانيد، و توريه بر آنها نازل فرموده و ديگر نعمتها) پس نگاه كنيد چگونه بودند زمانيكه جمعيتها گرد آمده و انديشه ها با هم دلها يكسان و دستها يار هم و شمشيرها كمك يكديگر و بينائيها رژف و تصميمها يگانه بود؟! آيا در طرف زمينها (شهرها) بزرگ و بر همه چيز جهانيان پادشاه نبودند؟؟ پس نگاه كنيد به آنچه (به سختيهائيكه) در آخر كارها (خوشگذرانيها) شان گرفتار شدند، آن گاه كه (بين آنها) جدائى افتاد، و مهربانى و پيوستگى به هم خورد، و سخن و دلهاشان مختلف گرديد، و دست دسته شده به جان هم افتادند، و پراكنده گشته با يكديگر جنگيدند، خداوند (بر اثر اين زشتكاريها به وسيله ستمگران مانند بخت نصر و غير او) لباس عزت و بزرگوارى را از برايشان بيرون آورد، و فراوانى نعمتش را از آنها گرفت، و براى عبرت گرفت

ن پندگيرندگان شما داستان سرگذشتهاى آنان در بينتان باقى ماند.

/ 441