ترجمه نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متنی

سید علی نقی فیض الاسلام

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


و مردانى چند باقى مانده

اند كه ياد روز باز پسين چشمهاى ايشان را (از لذات دنيا) پوشانده است، و از بيم آن روز اشكشان جارى است، پس بعضى از آنها رانده و رميده اند (بر اثر انكار منكر يا مشاهده كارهاى ناشايسته از ميان مردم بيرون رفته يا منزوى شده اند) و جمعى ترسناك و خوار، و برخى خاموش و دهن بسته مانده اند (كه نمى توانند حق را آشكار كنند) و بعضى از روى اخلاص و راستى (مردم را به راه حق) دعوت مى كنند (يا آنكه خدا را از روى اخلاص خوانده آمرزش مى طلبند) و گروهى (بر اثر جور ستمكاران) اندوهگين و رنجورند، و تقيه و پنهان شدن (از دشمنان) ايشان را گمنام كرده (بطوريكه هيچكس آنها را نمى شناسد) و ذلت و خوارى آنان را فرا گرفته، پس ايشان در درياى شور فرو رفته دهانشان بسته و دلشان زخمدار است، و مردم را پند داده اند تا اينكه ملول و رنجيده شدند (چون به سخنان آنها گوش نداده اعتنائى به ايشان ننمودند) و بر اثر مغلوبيت ذليل و خوار گشته، كشته گرديدند تا اينكه كم شدند، پس بايد دنيا(ئى كه رفتارش با نيكان چنين بوده) در نظر شما كوچكتر باشد از تفاله برگ درخت سلم (درختى است در بيابان كه برگ آن در دباغى بكار مى رود) و از خرده ريزه اى كه از مقراض مى افتد (هنگام مقراض ك

ردن پشم گوسفند و مانند آن) و پند گيريد (تنبيه شويد) از احوال پيشينيان (رفتند و بجزاى اعمالشان رسيدند) پيش از آنكه آيندگان از حال شما پند گيرند، و رها كنيد دنيا را كه مذموم و ناپسنديده است، زيرا دنيا به كسيكه بيش از شما به آن علاقه و دوستى داشته وفا ننموده (سيدرضى فرمايد:) مى گويم: نادانى، اين خطبه را به معاويه نسبت داده، و شك و ريبى نيست و در اينكه اين خطبه از سخنان اميرالمومنين عليه السلام است، و كجا برابرى مى كند مرتبه طلا با خاك و مرتبه آب شيرين با آب شور؟! و دلالت نموده بر درستى اين سخن راهنماى ماهر و تشخيص داده آنرا مشخص بينا: عمرو ابن بحر جاحظ كه اين خطبه را در كتاب ((بيان و تبيين)) بيان كرده و كسى را كه آنرا به معاويه نسبت داده نام برده پس از آن گفته: اين خطبه به كلام على عليه السلام شبيه تر و به روش آن حضرت در تقسيم مردم و شمردن اصناف ايشان و خبر دادن از احوال آنها: مغلوبيت، خوارى، تقيه و خوف لائقتر و سزاوارتر است، (و نيز در آن كتاب) گفته: ما معاويه را در كجا يافتيم كه در كلام خود راه زهاد پيش گيرد و به روش بندگان خدا رفتار نمايد؟

/ 441