ترجمه نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه نهج البلاغه - نسخه متنی

سید علی نقی فیض الاسلام

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پس چنان است كه همه مردم را كشته و هر كه حيات و زندگى شخصى را سبب شود مانند آنستكه همه مردم را زنده كرده باشد، پس اين آيه درباره بنى اسرائيل نازل شده وليكن معنى آن همه مردم را شامل ميشود، و عام آن مانند س 2 ى 47 يا بنى اسرائيل اذكروا نعمتى التى انعمت عليكم و انى فضلتكم على العالمين يعنى اى بنى اسرائيل نعمتهاى مرا كه بشما بخشيدم و شما را بر جهانيان برترى دادم ياد كنيد، پس در اينجا گر چه لفظ على العالمين عموميت دارد و همه مردم جهان را شامل ميشود، ليكن معنى آن مخصوص مردم زمان بنى اسرائيل است، و عبرتهاى آن يعنى چيزهايى كه شگفت آور است و آن خود يكنوع پندى باشد مانند س 79 ى 25 فاخذه الله نكال الاخره و الاولى ى 26 ان فى ذلك لعبره لمن يخشى يعنى خداوند متعال فرعون را بعذاب آخرت كه سوختن باشد و بعذاب دنيا كه غرق شدن است مبتلى نمود و غرق شدن او براى كسيكه ميترسد هر آينه

عبرت و پندى است، مثلهاى آن يعنى آياتيكه مشتمل است بر تشبيهات مانند س 62 ى 5 مثل الذين حملوا التوريه ثم لم يحملوها كمثل الحمار يحمل اسفارا يعنى مثل كسانيكه به آموختن و خواندن توريه مامور شدند و به آن عمل نكردند مانند خرى است كه كتابهاى بزرگ در بار دارد، و مطلق آن يعنى لفظى كه مقيد بقيدى نباشد مانند س 5 ى 6 ياايهاالذين امنوااذا قمتم الى الصلوه فاغسلوا وجوهكم يعنى اى گروه مومنين هنگاميكه براى نماز حاضر شديد روهاى خود را بشوييد، و مقيد آن يعنى لفظى كه مقيد بقيدى باشد مانند س 5 ى 6 و ايديكم الى المرافق يعنى هنگام وضو گرفتن دستهاى خود را با مرفق بشوئيد، و محكم آن يعنى لفظى كه در معنى آن اشتباه و ترديدى نيست مانند س 2 ى 231 و اعلموا ان الله بكل شى ء عليم يعنى بدانيد كه خداوند متعال بهر چيزى دانا است، و متشابه آن يعنى لفظى كه معنى آن واضح نيست مانند س 2 ى 228 و المطلقات يتربصن بانفسهن ثلثه قروء يعنى زنهائيكه طلاق داده شده اند سه طهر را كه دو حيض در ميان باشد يا سه حيض را انتظار داشته باشند، زيرا قرء كه مفرد قروء است نزد اهل حجاز بمعنى طهر آمده و نزد اهل عراق بمعنى حيض، و مجملهاى آن مانند س 2 ى 43 اقيموا الصلوه يعنى ب

رپا دار نماز را، و مشكلهاى آن مانند س 19 ى 1 كهيعص) و مطالب آن كتاب دائر است بر چيزيكه دانستن و ياد گرفتن آن واجب است (مانند علم بيگانگى خداوند سبحان س 14 ى 52 و ليعلموا انما هو اله واحد يعنى تا بدانند كه او است خداى يگانه) و چيزى كه بر ندانستن آن منعى نشده است (مانند ندانستن معنى س 41 ى 1 حم) و چيزيكه در آن وجوبش ثابت گشته و در سنت نسخ و رفع آن معلوم گرديده (مانند س 4 ى 15 و اللاتى ياتين الفاحشه من نسائكم فاستشهدوا عليهن اربعه منكم فان شهدوا فامسكوهن فى البيوت حتى يتوفهن الموت او يجعل الله لهن سبيلا يعنى بر كار زشت زنهاى شوهردار از زنهاى شما كه زنا ميدهند چهار نفر مرد بالغ و عاقل و عادل از خودتان كه مومن باشد گواه گيريد، پس اگر آنان گواهى دادند آن زنها را در خانه خودشان نگاه داريد تا وقتى كه بميرند يا خداوند متعال آنها را از حبس خلاصى دهد،

/ 441