رسول گرامى اسلام صلىاللهعليهوآله در برابر حضرت حق آنقدر گريه مىكرد ، تا جايى كه از حال مىرفت !!در روايت آمده : ابوذر از خشيت حضرت رب به حدى گريه كرد كه چشم درد گرفت .گفتند : اگر از خدا رفع چشم دردت را مىخواستى ، شفا مىيافت . گفت : از چشم منصرفم و درد چشم غصه بزرگ من نيست . گفتند : چه علتى تو را از درد چشم منصرف كرده ؟گفت : دو موضوع بزرگ : بهشت و جهنم !![186]
177 ـ يا رب براى چه ؟
امام صادق عليهالسلام مىفرمايد : خداوند عزّ و جل به موسى خطاب كرد :مىدانى چرا از ميان اين همه افراد خلقم تو را به صحبت خود انتخاب كردم ؟ عرضه داشت : يا رب ! براى چه ؟ پاسخ شنيد : اى موسى ! بندگانم را زير و رو كردم ، كسى را در مقام نفس متذللتر از تو نسبت به خودم نيافتم ، اى موسى ! هرگاه نماز مىخواندى صورتت را بر خاك مىگذاشتى[187] .
178 ـ از على آموز اخلاص عمل
على عليهالسلام اَعبد مردم و سيد عابدين و مصباح متهجدين بود ، نمازش از همه كس بيشتر و روزهاش فزونتر بود ، تمام بندگان الهى از آن جناب نماز شب و ملازمت در اقامت نوافل را آموختند و شمع يقين را در راه دين از مشعل او افروختند . پيشانى نورانىاش از كثرت سجود پينه كرده بود و محافظت آن بزرگوار بر اداى نوافل به حدى بود كه نوشتهاند :در ليلة الهرير در جنگ صفين در بين دو لشكر نطعى برايش گسترده بودند و بر آن نماز مىكرد و تير از راست و چپ او مىگذشت و بر زمين مىآمد و ابدا آن حضرت را تزلزلى نبود و وحشتى در ساحت وجود مقدسش راه نداشت ؛ به هنگام شب آن چنان در عبادت و گريه غرق بود كه گاهى غش مىكرد[188] .
179 ـ گوشهاى از عبادت امام حسن عليهالسلام
امام صادق عليهالسلام مىفرمايد : امام حسن عليهالسلام در زمان خود از همه اهل زمان عبادت و زهدش بيشتر بود .هرگاه ياد مرگ و قبر و بعث و نشور و گذشتن بر صراط مىكرد ، گريه مىكرد و چون عرض اعمال را بر حضرت حق توجه مىنمود ، نعره مىكشيد و مدهوش مىگشت و چون به نماز مىايستاد ، بندهاى بدنش مىلرزيد ؛ براى اينكه خود را در برابر حضرت ذوالجلال مىديد و چون ياد بهشت و دوزخ مىكرد ، مضطرب مىشد ، مانند اضطراب كسى كه دچار گزش مار و عقرب شده ، در آن حال از خداوند طلب بهشت مىكرد و به حضرت او از عذاب جهنم پناه مىبرد[189] .
180 ـ عبادت مادر از زبان پسر
ابن بابويه به سند معتبر از امام مجتبى عليهالسلام روايت مىكند كه حضرت فرمود :در شب جمعه مادرم فاطمه عليهاالسلام در محراب خود ايستاده و مشغول بندگى حق تعالى گرديد و پيوسته در ركوع و سجود و قيام و دعا بود تا صبح طالع شد[190] .