359 ـ منفعت عظيم اهل شوق و بحث - عرفان اسلامی جلد 13

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عرفان اسلامی - جلد 13

حسین انصاریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید



در طلب بزرگى و شخصيّت شدم ، آن را در تواضع يافتم ، در جستجوى رياست شدم ، آن را در نصيحت مردم يافتم ، جوانمردى خواستم ، آن را در راستى ظاهر و باطن پيدا كردم ، در طلب فخر و افتخار برآمدم ، آن را در اندك مال حلال خود يافتم ، در جستجوى نسب برآمدم آن را در پرهيزكارى ديدم ، در مقام شرف برآمدم آن را در قناعت يافتم ، به جستجوى راحتى برخاستم آن را در زهد ديدم ، در مقام بى‏نيازى برآمدم ، آن را در اعتماد به حضرت رب العزه يافتم .

اين چنين چهره‏هاى پاك و گوهرهاى تابناك بر فراز اين خاك بسيارند كه مردم بايد از زندگى آنان درس گرفته و از حال و وضع آنان عبرت گيرند[371] .

359 ـ منفعت عظيم اهل شوق و بحث

وقتى نزاعى درباره يك قطعه ملك وقفى به حضورش آوردند ، عده‏اى مدعى بودند كه اين ملك وقف نيست ، در حالى كه وقف نامه آن را در صندوقچه‏اى گذاشته و در محلى مخصوص كه از هر چشمى دور بود دفن كرده بودند . و گروهى مدعى وقف بودند ولى سند و مدركى در دست نداشتند ، چند روز اين مرد بزرگ الهى در حكم اين واقعه مادى حيران و سرگردان بود و نمى‏دانست به كدام طرف حكم كند ، طرفين دعوا هم اصرار داشتند مسئله با حكم سيد پايان پذيرد .

رفت و آمد هر روز طرفين دعوا ، براى سيد ايجاد مشكل و ناراحتى كرده بود ، تا روزى كسى به سوى خانه سيد رفت و در زد ، از افراد خانه به پشت در آمد و گفت :

كيستى ؟

آن مرد گفت : به آقا خبر بده مردى به نام ملا قلى جولا مى‏خواهد شما را ببيند ، درب را باز كردند ، ملا قلى وارد خانه شد و به نزد سيد رفت و گفت :

آمده‏ام به شما بگويم بايد از اينجا سفر كرده و شوشتر را رها نموده به نجف بروى و در آنجا براى هميشه اقامت كنى و بدان كه وقف نامه ملك مورد دعوا در صندوقچه‏اى در فلان مكان دفن است .

سيد على شوشترى ، ملا قلى را تا آن وقت نديده بود و او را به هيچ عنوان نمى‏شناخت ، از دستورهايش يكه خورد ، دستور داد موضعى كه گفته بود حفر كردند و وقف نامه را آوردند ، پس از اين واقعه عجيب از قضا و قبول مرافعه دست كشيد و شوشتر را به دستور آن مرد الهى ترك كرده رهسپار نجف شد تا در آنجا براى هميشه اقامت كند .

در نجف با كمال تواضع به درس فقه استاد بزرگ ، فقيه سترك ، خاتم المجتهدين مرحوم شيخ مرتضى انصارى حاضر شد و مرحوم شيخ هم متواضعانه‏تر به درس اخلاق سيد حاضر مى‏شد .

برنامه به همين صورت ادامه داشت ، تا اين كه مرحوم آخوند ملا حسينقلى همدانى به دنبال حقيقت برخاست و در طى راه دنبال هادى راه قرار گرفت ، از شهر همدان كوچ كرد ، چندى نزد يكى از علما به سر برد ولى از او چيزى نيافت ، به سوى نجف رخت كشيد ، در محضر شيخ انصارى و سيد على شوشترى حاضر شد و از محضر هر دو بزرگوار استفاده كرد و آنچه خواست نزد آن دو يافت .

به هنگامى كه شيخ انصارى از دنيا رفت ، آخوند ملا حسينقلى همدانى در پى نوشتن مطالب اصول و فقه شيخ برآمد .

/ 380