541 ـ فاطمه زهرا عليهاالسلام - عرفان اسلامی جلد 13

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عرفان اسلامی - جلد 13

حسین انصاریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید



حضرت سجاد عليه‏السلام فرمود : فرزندم محمد ، پس جابر آن حضرت را به آغوش گرفت و گفت : يا محمد ! محمّد رسول خدا تو را سلام رساند ، آن گاه به حضرت باقر عليه‏السلامعرضه داشت : ضامن شفاعت من شويد ، حضرت پذيرفتند .

جابر در بسيارى از غزوات رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله حاضر بود و در غزوه صفين حضرت مولى الموحدين را همراهى كرد و لحظه‏اى از متابعت امام عارفان درنگ نكرد و پيوسته مردم را به محبت و عشق آن حضرت ترغيب مى‏نمود و در كوچه و بازار عبور كرده با صداى بلند مى‏خواند :

« عَلِىٌّ خَيْرُ الْبَشَر فَمَنْ اَبى فَقَدْ كَفَر » على عليه‏السلام بهترين بشر است پس كسى كه از او برگردد كافر است[553] .

541 ـ فاطمه زهرا عليهاالسلام

دختر گرامى نبى اسلام در شب بيستم جمادى الثانى به سال پنجم بعثت از مادرى بى‏نظير چون خديجه كبرى كه روايات بسيارى در مدحش از پيامبر و ائمه عليهم‏السلام رسيده متولد شد .

فاطمه عليهاالسلام براساس آيه تطهير داراى مقام عصمت و براساس آيات سوره انسان از نظر ايمان و عمل و اخلاق بر تمام زنان آفرينش يگانه و يكتاست .

دختر رسول اسلام عليهاالسلام در دانش و بينش سرآمد زنان روزگار و در پيشگاه حضرت حق از اعتبار و ارزشى مافوق تمام اعتبارات و ارزش‏ها برخوردار است .

در مسئله ولادت آن جناب در روايات چنين آمده :

پيامبر اسلام صلى‏الله‏عليه‏و‏آله همراه على عليه‏السلام و عمّار و حمزه و منذر و عباس و ديگر صحابه در ابطح نشسته بود ، ناگاه جبرييل به صورت اصلى خود در حالى كه بال‏هايش مشرق و مغرب را پُر كرده بود بر حضرت نازل شد و ندا داد : يا محمّد ! علىّ اعلى تو را سلام مى‏رساند و امر مى‏كند چهل شبانه روز از خديجه دورى كن .

آن حضرت در آن چهل شبانه روز به امر حضرت ربّ العزّه روزها را روزه مى‏داشت و شب‏ها را تا صبح به عبادت مشغول بود .

در آن هنگام به خديجه مرضيه پيام داد كه نيامدن من نزد تو به دستور خداست ، بر خود گمان بد مبر كه خداوند عزيز روزى چند بار به وجود تو بر ملائكه مباهات مى‏نمايد ! !

چون چهل شبانه روز تمام شد امين وحى نزد آن جناب آمد و عرضه داشت:

خداوندت سلام مى‏رساند و مى‏فرمايد : براى تحفه و كرامت من مهيا شو ، پس ميكاييل بر آن حضرت نازل شد و طبقى آورد كه پارچه‏اى از سُندس بهشت روى آن بود و عرضه داشت : پروردگار مى‏فرمايد : امشب به اين طعام افطار كن ، على عليه‏السلام مى‏فرمايد : در آن چهل شب هرگاه وقت افطار مى‏شد ، پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله اجازه مى‏دادند هركس بخواهد آن حضرت را ملاقات نمايد ولى در شب چهلم فرمود : يا على ! كنار در خانه بنشين و از ورود افراد ممانعت كن كه اين طعام بر غير من حرام است ، چون افطار شد طبق را گشود و در ميان آن خوشه‏اى از خرما و انگور و جامى از آب ديد ، به اندازه لازم ميل فرمود ، آن گاه جبرييل به آب بهشت دستش را شست سپس به آن جناب گفت : امشب وظيفه دارى به منزل خديجه بروى ، از آن طرف خديجه مى‏گويد : من در آن چهل شب با تنهايى ساختم ، چون شب مى‏رسيد درها را مى‏بستم و پرده را مى‏آويختم و چراغ را خاموش و پس از عبادت مى‏خوابيدم ، شب چهلم خوابيده بودم كه صداى در بلند شد ، برخاستم و گفتم :

/ 380