330 ـ و يك سخن آهسته گفت - عرفان اسلامی جلد 13

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عرفان اسلامی - جلد 13

حسین انصاریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

330 ـ و يك سخن آهسته گفت

عوف بن مالك مى‏گويد :

نزديك رسول صلى‏الله‏عليه‏و‏آله بوديم ، هفت يا هشت كس ، گفت : بيعت كنيد با رسول خداى ، گفتيم : بر چه بيعت كنيم ؟ گفت : بيعت كنيد كه خداى را بپرستيد و پنج نماز بجاى آريد و هر چه فرمايد به سمع طاعت پيش رويد و يك سخن آهسته گفت : و از هيچ كس سؤال مكنيد و همين است حقيقت قناعت كه هر كس به داده حق قانع و راضى باشد ، محتاج به سؤال نخواهد شد و اين هفت يا هشت نفر پس از آن چنان بودند كه اگر تازيانه از دست ايشان بيفتادى ، فرا كس نگفتندى كه به من ده[340] .

331 ـ چه كسى توانگرتر است

موسى عليه‏السلام گفت : يا رب ! از بندگان تو كه توانگرتر است ؟ گفت : آن كه قناعت كند به آنچه من دهم ، گفت : عادل‏تر ؟ گفت : آن كه انصاف از خود بدهد[341] .

332 ـ بى‏نيازى از خلق

محمد بن واسع رحمه‏الله نان خشك در آب كردى و مى‏خوردى و مى‏گفتى :

هر كه بدين قناعت كند از همه خلق بى‏نياز بود[342] .

333 ـ اى پسر آدم

ابن مسعود گفت :

هر روز فرشته‏اى ندا كند : اى پسر آدم ! اندكى كه تو را كفايت كند بهتر از بسيارى كه تو را كفايت نبود و از آن بطر و غفلت زايد[343] .

334 ـ يك وجب

سميط بن عجلان گويد :

شكم تو، بدستى در يك وجب ، بيش نيست ، چرا بايد كه تو را دوزخ برد ؟ ! ![344]

335 ـ عيش خوشتر

يكى از حكما گويد :

هيچ كس به رنج صبورتر از حريص مطمع نبود و هيچ كس را عيش خوش‏تر از قانع نبود و هيچ كس اندوهگين‏تر از حسود نبود و هيچ كس سبك بارتر از آن كس نبود كه ترك دنيا گويد و هيچ كس پشيمان‏تر از عالم بد كردار نبود[345] .

336 ـ من مى‏پذيرم

رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود : يك چيز را هر كس از من بپذيرد ، بهشت را براى او مى‏پذيرم ، ثوبان عرضه داشت : من مى‏پذيرم ، فرمود : از كسى چيزى نخواه ، به آنچه دارى و به آنچه مى‏توانى ، قانع باش .

از آن پس هرگاه تازيانه ثوبان از دستش مى‏افتاد ، خود برمى‏داشت و از كسى تمنا و خواهش نمى‏كرد[346] .

337 ـ ثروت چيست ؟

پادشاهى به اهل دلى گفت :

ثروتت چيست ؟ گفت : رضايت از خدا و بى‏نيازى از مردم[347] .

338 ـ باكى ندارم

عامر بن قيس عنبرى مى‏گفت :

چهار آيه در قرآن است ، چون شب بخوانم ، باكى برايم نيست كه چگونه شب را به سر برم و چون روز بخوانم باكى ندارم كه روز را چگونه بگذرانم .

مَّا يَفْتَحِ اللّهُ لِلنَّاسِ مِن رَّحْمَةٍ فَلاَ مُمْسِكَ لَهَا وَمَا يُمْسِكْ فَلاَ مُرْسِلَ لَهُ مِن بَعْدِهِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ .

چون خدا رحمتى را براى مردم بگشايد ، بازدارنده‏اى براى آن نيست ، و چون بازدارد ، بعد از او فرستنده‏اى برايش وجود ندارد ، و او تواناى شكست‏ناپذير و حكيم است .

/ 380