عرفان اسلامی جلد 13
لطفا منتظر باشید ...
«عنصر شجاعت» كه نوشته فقيه فرزانه مرحوم حاج ميرزا خليل كمرهاى است ، معارف و آثارى از اهل بيت عليهمالسلام و بزرگان در توضيح حقيقت آن شهيدان نقل مىكند كه به قسمتى از آن اشاره مىرود :حضرت على عليهالسلام كفى از خاك كربلا بوييد ، به جاى تعقيب نماز ذكرى گفت :وه شگفتا ! از تو اى خاك اسرارآميز ، از تو در رستاخيز گروه گروه بر مىخيزند كه بىحساب داخل بهشت خواهند شد .حضرت على عليهالسلام به كربلا گذر كرد و فرمود :خوابگاهى است از سوارانى ، قتلگاهى است از عشّاقى ، اين كوى ، كوى شهيدانى است كه گذشتگان از آنان پيشى ندارند و آيندگان به آنان نمىرسند ! ! !حضرت باقر عليهالسلام مىفرمايد :على عليهالسلام با دو تن از ياران خود به كربلا گذشت ، هنگامى كه به آن سرزمين گذر كرد ، چشمانش پر از اشك شده گفت : اين خوابگاهى است از سواران آنها ، اين باراندازى براى بنه آنها است ، در اين جايگاه خون آنان به زمين ريخته مىشود ، خوشا به تو پاكيزه خاكى كه بر فراز تو خون احبا خواهد ريخت .ربيع بن خيثم يكى از زهاد ثمانيه است ، از نظر حفظ زبان از ناروا بيست سال درنگ كرده سخن نمىگفت ، خاموش بود ، تا حسين عليهالسلامشهيد شد از او يك جمله شنيده شد .باز به سكوت خود برگشت تا مرد .آنها را به سنان نيزه زده و آورديد . به خدا سوگند ! گزيدگانى را كشتهايد كه اگر پيامبر خدا خود را به آنان مىرسانيد البته دهن آنان را مىبوسيد و آنان را در دامن و در كنار خود مىنشاند ، بار خدايا ! تو سرشت آسمان و زمين را پديد آوردهاى ، آگاه به نهان و آشكارى ، تو به دادگرى بين بندگان خود در اختلاف ، حكم خواهى كرد .كعب الاحبار از دانشمندان است كه به او خوشبين نيستم و با اين وضع اين جمله زير را مىگفته ، گويا اين نغمه را از حنجره ديگران آموخته بود ، سالم بن ابى جعبره مىگويد : از او شنيدم كه مىگفت :مردى از اولاد رسول خدا صلىاللهعليهوآله كشته مىشود و هنوز عرق اسبهاى ياران او خشك نشده ، داخل بهشت خواهند شد و با حور العين دست به گردن خواهند بود ، مىگويد : در اين گفتگو بوديم كه حسين عليهالسلام بر ما گذر كرد گفتيم : او همين است ؟گفت : آرى .كشّى ، رجالى معروف مىگويد :حبيب از آن هفتاد و دو تن مردانى بود كه حسين عليهالسلام را يارى دادند و به كوه كوه آهن برخورد كردند و به استقبال سرنيزهها با سينه و شمشيرها با رخسار رفتند ، برآنان پيشنهاد امان و مال و منال مىشد ، زير بار نمىرفتند و مىگفتند :عذرى پيش رسول خدا صلىاللهعليهوآله براى ما نيست ، اگر حسين او عليهالسلام كشته شود و از ما مژگانى بهم بخورد ، ايستادند تا در پيرامون او تمام كشته شدند[350] .