586 ـ درد خود را فراموش كردم - عرفان اسلامی جلد 13

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عرفان اسلامی - جلد 13

حسین انصاریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

586 ـ درد خود را فراموش كردم

شيخ كلينى در كتاب « الكافى » از على بن ابراهيم از پدرش از نوفلى از سَكونى از حضرت صادق عليه‏السلام روايت مى‏كند كه :

چشم دردى عارض اميرالمؤمنين عليه‏السلام شد . رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله به عيادت آن جناب آمد و ديد از شدّت درد فرياد مى‏كشد ، فرمودند : يا على ! جزع و فزع دارى يا شدّت درد و ناراحتى تو را بدين صورت درآورده ؟

عرضه داشت : يا رسول اللّه ! به مدّت عمرم به دردى به اين شدت مبتلا نشده بودم ، پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود : يا على ! چون ملك الموت براى قبض روح كافر حاضر شود با او سَفودى از آتش است و با آن سفود روحش را قبض مى‏كند و اين‏گونه قبض روح براى كافر آن چنان دشوار است كه از شدت آن ، جهنّم به فرياد مى‏آيد ! !

اميرالمؤمنين عليه‏السلام از جاى برخاست و نشست و عرض كرد : يا رسول اللّه !

اين حديث را براى من تكرار كن ، اين گفتارت موجب شد كه درد خود را فراموش كردم و سپس عرض كرد : آيا اين گونه قبض روح اختصاص به كافر دارد يا به كسى از امت تو ممكن است برسد ؟

رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود : آرى ، به سه دسته : حاكمى كه بر مردم ستم روا دارد ، كسى كه مال يتيم را به ظلم ببرد و شاهدى كه در محكمه قاضى به باطل و دروغ گواهى دهد[601] .

587 ـ كشفى برزخى براى محدث قمى

مرحوم حاج شيخ عبّاس قمى ـ كه در ورع و تقوا و صداقت و پاكى زبانزد خاص و عام است ـ به افراد مورد اطمينان فرموده‏اند:

روزى در نجف اشرف براى زيارت اهل قبور و ارواح مؤمنان رفته بودم ، در اين ميان از ناحيه‏اى دور نسبت به جايى كه ايستاده بودم صداى شترى كه گويى مى‏خواهند او را داغ كنند بلند شد ، به طورى كه انگار تمام زمين وادى‏السلام از صداى نعره او متزلزل و مرتعش بود ، من براى استخلاص آن شتر به سرعت بدان جهت رفتم ، چون نزديك شدم ديدم شتر نيست ، بلكه جنازه‏اى را براى دفن آورده‏اند و اين نعره از اين جنازه بلند است و آن افرادى كه متصدّى دفن او بودند ابداً اطّلاعى نداشته و با كمال خونسردى و آرامش مشغول كار خود بودند .

بدون شك صاحب جنازه مرد ظالم و ستمگرى بوده كه در اولين وهله از ارتحال به چنين عقوبتى دچار شده است ، يعنى قبل از دفن و عذاب قبر از ديدن صور برزخيّه وحشتناك گرديده و فرياد برآورده است[602] .

588 ـ كشف مهم برزخى براى آيت اللّه‏ سيد جمال الدين گلپايگانى

مرحوم آيت‏اللّه آقا سيد جمال‏الدين گلپايگانى از علما و مراجع بزرگ اواسط قرن چهاردهم بود ، در علميّت و عمل و از جهت قدر و كرامت و پاكى نفس و تقوا مورد تصديق همگان بود و در مقامات معنوى وى احدى ترديد نداشت ، آن جناب در امر مراقبت نفس و اجتناب از هوا مقام اوّل را حايز بود ، از صداى مناجات و گريه‏هاى نيمه شبش همسايگان وى حكاياتى دارند ، هميشه با « صحيفه سجاديه » مأنوس بود ، آهش سوزان ، اشكش روان و سخنش مؤثّر و دلى سوخته داشت .

/ 380