64 ـ اعتماد و توكل بر حق - عرفان اسلامی جلد 13

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عرفان اسلامی - جلد 13

حسین انصاریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


64 ـ اعتماد و توكل بر حق

در روزگار عيسى بن مريم عليه‏السلام ، زنى بود صالحه و عابده، چون وقت نماز فرا مى‏رسيد، هر كارى كه داشت رها و به نماز و طاعت مشغول مى‏شد .

روزى هنگام پختن نان ، مؤذّن بانگ اذان داد ، او نان پختن را رها كرد و به نماز مشغول شد ؛ چون به نماز ايستاد ، شيطان در وى وسوسه كرد «تا تو از نماز فارغ شوى نان‏ها همه سوخته مى‏شود » زن به دل جواب داد : اگر همه نان‏ها بسوزد بهتر است كه روز قيامت تنم به آتش دوزخ بسوزد .

ديگر بار شيطان وسوسه كرد : پسرت در تنور افتاد و سوخته شد ، زن در دل جواب داد : اگر خداى تعالى قضا كرده است كه من نماز كنم و پسرم به آتش دنيا بسوزد من به قضاى خداى تعالى راضى هستم و از نماز فارغ نمى‏شوم كه اللّه تعالى فرزند را از آتش نگاه دارد .

شوهر زن از در خانه درآمد ، زن را ديد كه به نماز ايستاده است . در تنور ديد همه نان‏ها به جاى خويش ناسوخته و فرزند را ديد در آتش بازى همى كرد و يك تار موى وى به زيان نيامده بود و آتش بر وى بوستان گشته ، به قدرت خداى عزّوجلّ .

چون زن از نماز فارغ گشت ، شوهر دست وى بگرفت و نزديك تنور آورد و در تنور نگريست ، فرزند را ديد به سلامت و نان به سلامت هيچ بريان ناشده ، عجب ماند و شكر بارى تعالى كرد و زن سجده شكر كرد خداى را عزوجلّ ، شوهر فرزند را برداشت و به نزديك عيسى عليه‏السلام برد و حال قصّه با وى نگفت . عيسى گفت : برو از اين زن بپرس تاچه معاملت كرده است و چه سرّ دارد از خداى ؟ چه اگر اين كرامت آن مردان بودى او را وحى آمدى و جبرئيل وحى آوردى او را .

شوهر پيش زن آمد و از معاملت وى پرسيد ، اين زن جواب داد و گفت : كار آخرت پيش داشتم و كار دنيا باز پس داشتم و ديگر تا من عاقلم هرگز بى‏طهارت ننشستم الاّ در حال زنان و ديگر اگر هزار كار در دست داشتم چون بانگ نماز بشنيدم همه كارها به جاى رها كردم و به نماز مشغول گشتم و ديگر هركه با ما جفا كرد و دشنام داد ، كين و عداوت وى در دل نداشتم و او را جواب ندادم و كار خويش با خداى خويش افكندم و قضاى خداى را تعالى راضى شدم و فرمان خداى را تعظيم داشتم و بر خلق وى رحمت كردم وسائل را هرگز بازنگردانيدم اگر اندك و اگر بسيار بودى بدادمى و ديگر نماز شب و نماز چاشت رها نكردمى ، عيسى عليه‏السلام گفت : اگر اين زن مرد بودى پيغامبر گشتى .

مسئله نسوختن طفل در تنور آتش مسئله‏اى است كه دوبار قرآن مجيد بر آن شهادت داده است ، يكى ابراهيم عليه‏السلام در زمان نمرود و ديگر موسى عليه‏السلام در دوران كودكى در عصر فرعون و البته هركس با تمام وجود تسليم حق گردد ، خداوند هر مشكلى را برايش سهل و هر چيزى را به فرمان او قرار خواهد داد . چنانچه فرموده‏اند :

اَلْعَبُودِيَّةُ جُوْهَرَةٌ كُنْهُهُ الرُّبُوبِيَّةُ

بندگى حقيقتى است كه در ذات آن مالكيت بر هر چيز نهفته است .

/ 380