6 ـ برصيصاى عابد - عرفان اسلامی جلد 13

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عرفان اسلامی - جلد 13

حسین انصاریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

گفت :
اى بطّال ! مگر تو ندانسته‏اى كه آتش قربت و موافقت بسى سوزنده‏تر از آتش دورى و مخالفت است ؟

چه ، در قرب او بيم فراق است و زوال و در بُعد او اميد وصال . مرا از گفته وى تغيير حالت پديد گشت .

اين حكايت مى‏خواهد بگويد : انسان ممكن است بعد از رسيدن به مقامات الهيّه ، خداى ناخواسته دچار غرور و عجب شود و به سراشيبى سقوط افتد و آنچه را به دست آورده از دست بدهد[5] !!

6 ـ برصيصاى عابد

كَمَثَلِ الشَّيْطانِ اِذْ قالَ لِلاِْنْسانِ اكْفُرْ فَلَمَّا كَفَرَ قالَ اِنّى بَرى‏ءٌ مِنْكَ اِنّى‏اَخافُ اللّهَ رَبَّ الْعالَمِينَ .

[ داستان منافقان كه كافران از اهل كتاب را با وعده‏هاى دروغ فريفتند ]چون داستان شيطان است كه به انسان گفت : كافر شو . هنگامى كه كافر شد ، گفت : من از تو بيزارم ، من از خدا كه پروردگار جهانيان است ، مى‏ترسم .

اكثر مفسرين قرآن عقيده دارند ، اين آيه نمايشگر سوء عاقبت مردى از بنى‏اسرائيل به نام برصيصا است .

داستان او بدين قرار است :

مدتى طولانى خداى بزرگ را بندگى كرد ، اين بندگى و عبادت كارش را به جايى رساند كه صاحب نفس شد و نسبت به پاره‏اى از امور ، داراى بصيرت گشت .

آنان كه دچار مرض اعصاب و حالات غير عادى روانى مى‏گشتند معالجه مى‏كرد و از اين راه شهرتى به‏سزا يافت .

زنى صاحب جمال و داراى اصل و نسب و اصالت خانواده به چنان مرضى دچار شد ، وقتى از علاجش به وسيله طب نا اميد شدند ، به توسط برادران نيرومندش به محضر عابد آورده شد ، شيطان كه در اين موقعيّت‏ها ، براى جدا كردن انسان از خدا تمام نيرويش را به كار مى‏برد ، به وسوسه آن مرد پرداخت !!

و بالاخره او را وادار به عمل قبيح آن هم با يك زن مريض كرد !!

خبر اين برنامه به شهر رسيد ، او را به محاكمه كشيدند و طبق قانون آن روز محكوم به مرگ شد ، به هنگامى كه بر بالاى دار قرار گرفت ، شيطان در نظرش مجسم شد و به او گفت : اين خط سيرى بود كه من برايت فراهم آوردم ، هم اكنون اگر مى‏خواهى نجات يابى بر من سجده كن ! گفت : در حالى كه بر دارم چگونه سجده‏ات كنم ؟

پاسخ داد :

با حالت اشاره ، چون به اشاره چشم و ابرو شروع به سجده كرد ، طناب‏دار را كشيدند و با وجود سال‏ها عبادت اين گونه به سوء عاقبت و عذاب اليم دچار شد[6] .

7 ـ ثعلبة بن حاطب

وَمِنْهُمْ مَنْ عَاهَدَ اللّهَ لَئِنْ آتَانَا مِن فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَكُونَنَّ مِنَ الْصَّالِحِينَ * فَلَمَّا آتَاهُم مِن فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَتَوَلَّوا وَهُمْ مُعْرِضُونَ * فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقاً فِى قُلُوبِهِمْ إِلَى يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ بِمَا أَخْلَفُوا اللّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ .

/ 380