273 ـ همين ده نفر هستند ؟ - عرفان اسلامی جلد 13

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عرفان اسلامی - جلد 13

حسین انصاریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

273 ـ همين ده نفر هستند ؟

عيسى بن مريم عليه‏السلام ، شبى در شهر ناصريه بود ، صاحب خانه به محضر حضرت عرضه داشت : شهر را بيمارانى است كه طبيبان مادى از علاج آنان عاجزند ، اگر اجازه دهيد ، همه را براى شفا به خدمت شما بياورند . عيسى عليه‏السلام قبول كرد . چون صبح شد ، بيماران را به سر راه عيسى عليه‏السلام آوردند تا آنان را با دم الهى خود شفا دهد .

تعداد آنان را حدود ده نفر ديد ، فرمود : بيماران شما همين ده نفر هستند ؟ عرضه داشتند : آرى ، فرمود :

اگر سالم‏هاى اين شهر به اين تعداد باشند برايم اعجاب‏آور است ![283]

274 ـ شايد بخل ورزيده باشد

از اصحاب رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله شخصى در جبهه جهاد شهيد شد ، زنى بر او نگريست و فرياد زد : واشهيداه ! پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود : از كجا مى‏دانى شهيد است ، شايد سخن بى‏معنى گفته باشد يا از آنچه كه از او كم نمى‏شد بخل ورزيده باشد ![284]

275 ـ برخورد اسلام با بخيل

در روايت آمده :

پيامبر اسلام صلى‏الله‏عليه‏و‏آله خانه خدا را طواف مى‏كردند ، ناگهان مردى را ديدند به پرده كعبه آويخته و مى‏گويد : الهى ! به حرمت اين خانه ، مرا بيامرز .

پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرمودند : گناهت چيست ؟ عرض كرد : بالاتر از اين است كه براى شما بگويم !

فرمود : واى بر تو گناه تو بزرگ‏تر است يا زمين‏ها ؟ گفت : گناه من ، فرمود :

واى بر تو گناه تو بزرگ‏تر است يا كوه‏ها ؟ گفت : گناه من !

فرمود : گناه تو بزرگ‏تر است يا درياها ؟ گفت : گناه من !

فرمود : گناه تو بزرگ‏تر است يا آسمان‏ها ؟ گفت : گناه من !

فرمود : گناه تو بزرگ‏تر است يا عرش ؟ گفت : گناه من !

فرمود : گناه تو بزرگ‏تر است يا خدا ؟ گفت : خدا بزرگ‏تر و برتر و جليل‏تر است .

فرمود : واى بر تو گناهت چيست ؟ گفت : مردى ثروتمندم ، هرگاه نيازمندى به من مراجعه كند گويى شعله‏اى از آتش به استقبالم مى‏آيد !

حضرت فرمود : مرا واگذار ، به آتشت مرا دچار مكن ، به خدايى كه مرا به هدايت و كرامت مبعوث كرد ، اگر قائم بين ركن و مقام باشى و سپس هزار هزار سال نماز بخوانى و آن قدر گريه كنى كه از گريه‏ات چشمه‏ها راه افتند و درختان سيراب شوند آن گاه بميرى و در لئامت و پستى اين چنين باشى ، خداوند با رويت به آتش درافكند ، واى بر تو قول حق را نشنيدى كه فرمود :

وَمَن يَبْخَلْ فَإِنَّمَا يَبْخَلُ عَن نَفْسِهِ .

و هر كه بخل پيشه كند ، فقط نسبت به [ سعادت و خوشبختى] خود بخيل است و در قرآن فرموده :

وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ .

و كسانى را كه از بخل و حرصشان بازداشته‏اند ، اينان همان رستگارانند[285] .

/ 380