220 ـ هم مادر خود را زد و هم كشت پدر را - عرفان اسلامی جلد 13

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عرفان اسلامی - جلد 13

حسین انصاریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید



حضرت فرمود :

زناكار و هر كس مشابه با اوست ، عملش را به خاطر شهوت و فشار و غلبه هوا انجام مى‏دهد ، ولى كسى كه ترك نماز مى‏كند به خاطر سبك گرفتن اين امر عظيم الهى آن را ترك مى‏كند ؛ زناكار در بستر يك زن به خاطر لذت شركت مى‏كند ، ولى بى‏نماز ترك نمازش براى لذت بردن نيست ، چون ترك عمل لذت ندارد ، بلكه به خاطر استخفاف به نماز است ، وقتى لذت نبود ، پس سبك انگاشتن است و وقتى سبك گرفتن عمل باعث ترك شد ، اين حالت سبك گرفتن كفر است[229] .

220 ـ هم مادر خود را زد و هم كشت پدر را

  • ابليس شبى رفت بالين جوانى گفتا كه منم مرگ اگر خواهى زنهار يا آن پدر پير خودت را بكشى زار يا آن كه بنوشى دو سه جامى تو از اين مى لرزيد از اين بيم جوان بر خود و جا داشت گفتا پدر و مادر من هر دو عزيزند لكن چو به مى دفع شر از خويش توان كرد نوشيد دو جامى و چو شد خيره زمستى اى كاش شود خشك بن تاك و خداوند زين مايه شر حفظ كند نوع بشر را[230]

  • آراسته با شكل مهيبى سر و بر را بايد بگزينى تو يكى زين سه خطر را يا بشكنى از مادر خود سينه و سر را تا آن كه بپوشم زهلاك تو نظر را كز ترس فتد لرزه به تن ضيغم نر را هرگز نكنم ترك ادب اين دو نفر را نوشم دو سه جامى و كنم دفع خطر را هم مادر خود را زد و هم كشت پدر را زين مايه شر حفظ كند نوع بشر را[230] زين مايه شر حفظ كند نوع بشر را[230]

221 ـ حكايتى از نماز باران

شهر قم در گير و دار جنگ جهانى دوم از قحطى و خشكسالى ناله داشت ، زمين‏ها خشك بود ، باغات در شرف انهدام قرار داشت ، مردم دچار مضيقه و سختى بودند ، عوامل مادى از حل مشكل به عجز نشسته بودند ، تنها راهى كه براى نزول باران وجود داشت ، يكى از دستورهاى مهم اسلامى بود و آن هم نماز باران .

كم‏تر كسى به خود جرأت مى‏داد كه به اين مهم اقدام كند ، كسى را مى‏خواست كه قلبش به نور يقين منور و جانش در اتصال با عالم ملكوت باشد .

آن كس كه به خويش با كمال اطمينان جرأت قدم نهادن در اين ميدان را داد ، مرجع بزرگ آن زمان مرحوم آيت‏اللّه العظمى حاج سيد محمد تقى خوانسارى بود ، مردى كه بارها براى دفع استعمارگران ، به ميدان جهاد رفته بود و براى احقاق حق مسلمانان پافشارى داشت .

/ 380