456 ـ روايتى مهم در عبادت ناخالص - عرفان اسلامی جلد 13

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عرفان اسلامی - جلد 13

حسین انصاریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید



456 ـ روايتى مهم در عبادت ناخالص

معاذ همى گويد كه رسول صلى‏الله‏عليه‏و‏آلهگفت : كه حقّ عزّوجلّ هفت فرشته پيش از آفريدن آسمان‏ها بيافريد ، پس از آن آسمان‏ها بيافريد و هر يك را كرد موكّل بر آسمانى و دربانى آن آسمان به وى داد .

چون فرشتگان زمين كه كردار خلق نويسند و آنان حفظه‏اند عمل بنده كه از بامداد تا شب كرده باشد رفع كنند تا آسمان اول برند و بر طاعت وى ثناى بسيار گويند و چندان عبادت كرده باشد كه نور وى چون نور آفتاب بود آن فرشته كه موكل بود بر آسمان اول گويد : اين طاعت ببريد و بر روى وى باز زنيد كه من نگهبان اهل غيبتم . مرا حق تعالى فرموده است كه هر كه غيبت كند مگذار كه عمل وى بر تو بگذرد .

پس عمل ديگر رفع كنند كه غيبت نكرده باشد تا به آسمان دوم آن فرشته گويد :

ببريد و بر روى وى باز زنيد كه اين براى دنيا كرده است و اندر مجالس بر مردمان فخر كرده است و مرا فرموده‏اند كه عمل وى را منع كنم .

پس عمل ديگرى رفع كنند كه اندر وى صدقه باشد و روزه و نماز و حفظه عجب بمانده باشند از نور روى و چون به آسمان سيم رسد آن فرشته گويد : من موكلّم بر كبر كه من عمل متكبران را منع كنم و وى بر مردمان تكبر كردى .

پس عمل ديگرى رفع كنند تا به آسمان چهارم آن فرشته گويد : من موكل عُجبم و عمل وى بر عجب نبودى نگذارم كه عمل وى از من بگذرد .

پس عمل ديگرى رفع كنند و آن عمل چون عروسى بود كه به شوهر تسليم خواهند كرد تا به آسمان پنجم برند آن فرشته گويد : آن عمل بر روى وى باز زنيد و برگردن وى نهيد كه من موكّل حسدم هر كه در علم و عمل به درجه وى رسيدى او را حسد كردى !!

پس عمل ديگرى رفع كنند و هيچ منع نبود تا به آسمان ششم آن فرشته گويد : اين عمل ببريد و بر روى وى باز زنيد كه وى بر هيچ كس كه وى را بلايى و رنجى رسيدى رحمت نكردى بلكه شادى كردى و من فرشته رحمتم مرا فرموده‏اند تا عمل بى‏رحم منع كنم .

پس عمل ديگرى رفع كنند كه نور وى چون نور آفتاب بود و بانگ آن در آسمان‏ها افتاده باشد و هيچ كس منع نتواند كرد چون به آسمان هفتم رسد آن فرشته گويد : اين عمل بر روى وى باز زنيد كه وى بدين عمل خداى را نخواست بلكه مقصود وى حشمت بود نزديك علما و نام و بانگ بود اندر شهرها و هر چه چنين بود ريا باشد و خداى تعالى عمل مرائى نپذيرد .

پس عمل ديگرى رفع كنند و از آسمان هفتم بر گذرانند و اندر وى همه خُلق نيكو بود و ذكر و تسبيح وهمه فرشتگان آسمان گواهى دهند كه اين عمل پاك است و به اخلاص است حق تعالى گويد : شما نگهبان عمليد و من نگاهبان دل ،وى اين عمل را نه براى من كرده است و اندر دل نيّت ديگرى داشت ، لعنت من كه خدايم بر وى باد ، فرشتگان همه لعنت گويند و گويند : لعنت تو و لعنت ما بر وى باد . آسمان‏ها گويند : لعنت ما بر وى باد و هفت آسمان و هر چه اندر هفت آسمان است بر وى لعنت كنند و امثال اين اندر ريا بسيار است[469] .

/ 380