492 ـ مرا برگردان - عرفان اسلامی جلد 13

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عرفان اسلامی - جلد 13

حسین انصاریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید



492 ـ مرا برگردان

عيسى عليه‏السلام فرمود : سنگى را ديدم كه روى آن نوشته بود : مرا برگردان ، چون برگرداندم در باطن سنگ نوشته بود : هركه برآنچه دانسته عمل نكرد ، طلب آنچه را نمى‏داند براى او شوم است و دنبال كردن علم براى او سودى ندارد كه زحمت تحصيل علم بى‏عمل مردود و بدون اجر و مزد است[505] .

493 ـ عذاب عالم بى‏عمل

به داود خطاب شد : آسان‏ترين عذابى كه بر عالم بى‏عمل روا مى‏دارم از هفتاد شكل عذاب باطنى سخت‏تر است و آن اين است كه شيرينى ياد خود را از او مى‏گيرم[506] .

494 ـ حقّ خدا بر بندگان

زرارة بن اعين از حضرت امام باقر عليه‏السلام چنين روايت كرده است : از آن حضرت پرسيدم :

حق خداوند متعال بر بندگانش چيست ؟

فرمود : آنچه را كه مى‏دانند بگويند و بر زبان آرند و راجع به چيزى كه نمى‏دانند توقف و درنگ نموده و سخنى درباره آن به ميان نياورند[507] .

495 ـ مى‏خواهد قلبم از هم بشكافد

ابى شبرمه فقيه بزرگ اهل سنت مى‏گويد : هر زمان حديثى را كه از جعفر بن محمد مى‏شنيدم به ياد مى‏آورم مى‏خواهد قلبم از هم بشكافد كه آن حضرت فرمود :

پدرم از جدم و او از رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله روايت كرده است ـ و سوگند به خداوند متعال كه پدرش بر جدش و جدش بر رسول خدا دروغ نبسته است ـ كه آن حضرت فرمود :

هر كس به قياس و معيارهاى شخصى عمل كند ، خود دچار نابودى گشته و ديگران را به نابودى كشانده و آن كه ندانسته به مردم فتوا دهد و با آن كه احكام ناسخ و منسوخ و محكم و متشابه را شناسايى نكرده ، دست به صدور فتوا زند ، موجبات هلاكت و نابودى خود و ديگران را فراهم مى‏آورد[508] .

496 ـ حساسيت فتوا

از يكى تابعين چنين آورده‏اند كه گفت : من محضر صد و بيست نفر از انصار را درك كردم كه همگى آن‏ها از اصحاب و ياران رسول خدا بودند ، اگر يكى از آنان از ديگرى درباره مسئله‏اى پرسش مى‏كرد اين يكى به آن ديگرى و آن ديگر به شخص ديگر پاسخ اين پرسش را ارجاع مى‏داد ، تا آن گاه كه اداى پاسخ به همان فرد اول باز مى‏گشت .

هم او اضافه مى‏كند : من در همين مسجد صد و بيست نفر از اصحاب رسول خدا را درك نمودم ، هيچ يك از آن‏ها حديثى را بازگو نمى‏كرد مگر آن كه علاقه‏مند بود برادر دينى او بجاى او سخن بگويد و هيچ كسى نيز راجع به فتوايى پرسش نمى‏كرد مگر آن كه مى‏خواست برادر ايمانى او پاسخ آن فتوا را بيان كند .

براء مى‏گويد :

من سيصد نفر از ياران پيامبر گرامى اسلام صلى‏الله‏عليه‏و‏آله را در جنگ بدر ديدم ، همه آن‏ها به گونه‏اى به سر مى‏بردند كه مايل بودند يار و رفيقش به جاى آن‏ها فتوا صادر كند[509] .

/ 380