از يكى از شاگردان مؤمن و با تقواى حضرت آيت اللّه العظمى حايرى مؤسّس حوزه علميه قم شنيدم كه در شب ولادت رسول اسلام صلىاللهعليهوآله شب هفدهم ربيع الاول مجلس جشنى در يكى از محلات قم برپا بود ، آيت اللّه حايرى در آن مجلس شرف حضور داشت ، آهى از دل پرشوق كشيد و گفت :در اين مجلس جاى حاج سيد على اصغر اراكى خالى است كه با آن صداى گرم و دلنوازش اشعار اديب الممالك را در ولادت رسول اسلام صلىاللهعليهوآله بخواند و به مجلس حال و نورانيت ببخشد ، ساعتى نگذشت كه حاج سيد على اصغر وارد مجلس شد ، به محضر آيت اللّه حايرى سلام كرد و ولادت خاتم انبيا را تبريك گفت ، آيت اللّه حايرى فرمود : تو كجا و شهر قم و اين مجلس ؟ ! !عرضه داشت : از اراك قصد تهران داشتم ، چون ماشين به قم رسيد خراب شد ، راننده گفت : احتمالاً تا صبح در قم بمانيم ، من بسيار خوشحال شدم پيش خود گفتم در اين شب ولادت به زيارت بروم سپس مجلس جشن و سرورى را پيدا كرده در آنجا شركت كنم تا از معنويت پيامبر اسلام صلىاللهعليهوآله بهرهمند شوم ، آيت اللّه حايرى فرمود : اين همه از فضل و عنايت خداست برخيز و ميلاديه اديب را در اين مجلس بخوان ! ![545]
533 ـ معجزه الهى پيامبر در نوزادى
وقتى حليمه سعديه پس از ولادت از آمنه وى را براى شير دادن به دامن پاكش گذاشت و خواست از طرف چپ سينهاش وى را شير بدهد چون طرف راستش ساليان دراز بود خشك شده بود شير نگرفت ، چون شكوه به خانوادهاش برد ، به او گفتند : از طرف راست شيرش بده ، جواب داد : آن طرف به علّت مرض از بين رفته ، گفتند : همان طرف خشك را در دهانش بگذار ، باشد تا با گرفتن آن به گرفتن طرف ديگر ميل پيدا كند ، چون او را برگرداند دهان مبارك به سينه خشك شده گذاشت ، ناگهان مانند چشمه اول بهار شير شيرين جوشيدن گرفت ، با اين معجزه الهى خواست سه مطلب را به جهانيان اعلام كند :1 ـ من نيامدهام تا چيزى از كسى بگيرم ، آمدهام تا شما تهيدستان جهان را غنى كنم كه من نيازمند به شما نيستم ، ولى شما در تمام زمينهها محتاج من هستيد !2 ـ من چپگرا نيستم ، راهم از هم اكنون راه راست و صراط مستقيم است و در اين راه راهبر و راهنمايم !3 ـ شما را اى حليمه سعديه ! فرزندى نوزاد است كه بايد از سينهات سير و سيراب شود و با يك جانب سينه فقط يك نوزاد را مىتوان اداره كرد ، من نيامدهام حق كسى را گرچه به اندازه ذرّهاى باشد پايمال كنم كه من آمدهام تا حقوق به غارت رفته همه انسانها را به صاحبان حق برگردانم ! ![546]
534 ـ گوشههايى از اخلاق پيامبر
قسمتى از اخلاق الهى او را سيرههاى متعدد و كتب حديث از قول اميرالمؤمنين و فاطمه زهرا و حسن و حسين عليهمالسلام و سلمان و مقداد و ابوذر چنين نقل كردهاند :