171 ـ جايگاه زن در غرب - عرفان اسلامی جلد 13

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عرفان اسلامی - جلد 13

حسین انصاریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

هركس زن بيشترى داشت در حقيقت ثروتمندتر بود ، خريد و فروش زن و بكار گرفتن او براى شخم زدن زمين امرى عادى بود!

در كلده و بابل ، زنان را مانند ساير كالاها مى‏فروختند و هر سال بازارى براى اين كار داشتند كه دختران به سن ازدواج رسيده را بفروشند .

در ايران تنها معادل بيست من جو براى زن ، حقّ ملكيت بود و از حقّ ديگرى جز بهره كشى مرد برخوردار نبود !

در هندوستان ، دختر را از سن پنج سالگى شوهر مى‏دادند و براى آن‏ها حقّى قائل نبودند ، حيات زن و هستى او از طفيل حياتِ مرد بود و گاهى او را با جسد شوهرش يك جا مى‏سوزاندند !!

در چين و تبت ، زن را به جز كارهاى سنگين در خانه حقّى نبود و براى كم كردن قدرت راه رفتن او از ابتدا پايش را در قالب آهنى مى‏گذاشتند كه از رشد و نمو باز بماند !!

در يونان ، جنس زن وضع بسيار بدى داشت ، در صورت سه بار پشت‏سر هم دختر زاييدن محكوم به اعدام گشته و به چوبه دار سپرده مى‏شد !!

در عربستان كه بعدا نور اسلام از آن تابيد و بزرگ‏ترين كانون‏هاى دينى شد ، زن پست‏ترين مخلوق بود و اصولاً دختر ننگى بود كه دامن‏گير پدر مى‏شد و بايد با كشتن يا زنده به گور كردن او اين ننگ شسته مى‏شد :

وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُم بِالأُنثَى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدّاً وَهُوَ كَظِيمٌ * يَتَوَارَى مِنَ الْقَوْمِ مِن سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ أَيُمْسِكُهُ عَلَى هُونٍ أَمْ يَدُسُّهُ فِى التُّرَابِ .

و چون يكى از آنان را به [ ولادت ] دختر مژده دهند [ از شدت خشم ]چهره‏اش سياه گردد و درونش از غصه و اندوه لبريز و آكنده شود ! ! به سبب مژده بدى كه به او داده‏اند ، از قوم و قبيله‏اش [ در جايى كه او را نبينند ]پنهان مى‏شود [ و نسبت به اين پيش‏آمد در انديشه‏اى سخت فرو مى‏رود كه ]آيا آن دختر را با خوارى نگه دارد يا به زور ، زنده به گورش كند ؟ !

تعدد زوجات بسته به تمكّن و اندازه شهوت رانى مرد بود ، زن از ارث و تمام حقوق محروم بود و چون شوهرش مى‏مرد خود او جزء ماترك ميت به پسر بزرگ مى‏رسيد و او اختيار داشت كه زن پدر را براى خود بگيرد ، يا به هركس ميل دارد ببخشد .

مردم عرب براى اين موجود بزرگ ارزشى بيش از اسب و شتر قائل نبودند ، زن در اين قوم يكى از آلات آسايش و وسايل خوش گذرانى و عيش و عشرت مرد بود !![180]

171 ـ جايگاه زن در غرب

زن در قرون اخير فقط و فقط به منظور كالاى شهوت و بهره گرفتن از او براى جاسوسى و پر كردن جيب بى‏غيرتان ملل و ستمگران و زورمندان مورد توجه قرار گرفت ، آزادى بدون قيد و شرط به او داده شد ، از خانه براى ارضاى اهداف شيطانى به كوچه و بازار ، به مدرسه و اداره و به مراكز خوش‏گذرانى و عيش و نوش كشيده شد !!

براى انواع بهره كشى‏ها به راديو ، تلويزيون ، تأتر ، پرده سينما كشيده شد ، به عالى ترين برنامه الهى او كه حجاب و پوشيده بودن از نامحرمان بود و در سايه اين حقيقت شرف و غيرت و عفت و حيا و پاكى و ادب و وقار او حفظ مى‏شد ، حمله شديد شد و بى فضيلتان و بى‏غيرتان هم چون خوك و گرگ گرسنه به پرده الهى حجاب او حمله كردند و از اين رهگذر ضربات غير قابل جبران به تمام شؤون آدميت زدند ؛ فساد را از طريق بى‏حجابى و بى عفتى به تمام شؤون حيات كشاندند و نظام عالى حيات را از اين رهگذر دستخوش انواع خطرات قرار دادند ، هجومى كه تمدن جاهلى از طريق بى‏حجابى به انبيا و فرهنگ الهى برد در تمام ادوار تاريخ بى‏سابقه بود ، بسيارى از شكست‏هاى مادى و معنوى بشر معلول بى‏بند و بارى جنس زن شد و اى كاش در تمام جهان اين جنس والاى به پستى كشيده بفهمد كه چه بلاى بزرگى به سر او آمده ؟!

/ 380