نقل مىكنند كه : علامه بحرالعلوم بيست و پنج سال خنده نكرد و شاگردان آن بزرگوار در همه حال وى را مغموم و مهموم مىديدند ، پس از بيست و پنج سال تبسّمى بر لبان مباركشان نقش بست ، يكى از شاگردان كه محرم سرّ بود از سبب آن تبسّم پس از بيست وپنج سال پرسيد ؛ آن جناب جواب داد : بيست وپنج سال براى ريشه كن كردن ريا از خانه قلب در تلاش بودم تا امروز به توفيق خدا و به كمك عنايت و رحمت او متوجه شدم كه ريشه اين رذيلت از قلبم كنده شده ، بدين سبب از شدّت خوشحالى خنديدم[470] .
458 ـ جز زيان و خسارت سودى نبردهاى
سعدى در گلستان مىگويد : عابدى مهمان امير شهر شد ، چون از مهمانى برگشت به فرزندش گفت : سفره غذا بياور كه گرسنهام . گفت : پدر مگر در خانه امير غذا نخوردى ؟گفت : چرا ولى به اندازه نخوردم . گفت : پدر به قضاى تمام عباداتت اقدام كن كه در مجلس كم خوردى تا بگويند كمخور است و زياد عبادت كردى تا بگويند عابد است و تو در اين مسير جز زيان و خسارت سودى نبردهاى ![471]
459 ـ كدام بنده مخلص ؟
يكى از دوستان اهل علم نقل مىكرد : در شهر مقدس مشهد مسجدى بنا شد و در آن مسجد نماز و جلسات مذهبى بر پاگشت ، ولى مسجد از فرش لازم و وسايل مورد نياز جلسات خالى بود ، در يك نيمه شب كه تمام مردم محل ، خواب بودند و خادم مسجد در آن شب در مسجد نبود ، شخصى مىآيد و تمام مسجد را با بهترين فرش زينت كرده و به اندازه نياز چهارصد نفر وسايل در آن مسجد مىگذارد و مىرود و عاقبت هم بر كسى معلوم نگشت كه اين عمل خير كار كدام خيّر خالص و بنده مخلص بوده ؟![472]
460 ـ اهل ريا
رسول خدا صلىاللهعليهوآله فرمود : آتش و اهل آن از اهل ريا به فرياد مىآيند ، عرضه داشتند :فرياد آتش چگونه است ؟ فرمود : حرارت و داغى آن كه مردم به آن معذّبند[473] .
461 ـ نماز مخلوط با ريا
امام صادق عليهالسلام مىفرمايد : بندهاى را روز قيامت مىآورند كه داراى نماز است ، عرضه مىدارد : اى پروردگارم ! براى رضاى تو نماز خواندم ، به او گفته مىشود :نه ، تو نماز خواندى براى اين كه مردم بگويند فلان كس چه نماز نيكويى دارد[474] .
462 ـ بشارت آخرتى
به رسول خدا صلىاللهعليهوآله گفتند : مردى عمل خيرى انجام مىدهد و مردم وى را به آن خير مىستايند ، حضرت فرمودند : اين خير گويى مردم بشارت دنيايى اوست ، بشارت آخرتش دراين آيه شريفه است :بُشْرَاكُمُ الْيَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ .[ به آنان مىگويند : ]امروز شما را مژده باد به بهشتهايى كه از زيرِ [ درختانِ ] آن نهرها جارى است[475] .