102 ـ محاكم تفتيش عقايد - عرفان اسلامی جلد 13

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عرفان اسلامی - جلد 13

حسین انصاریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید



يكى از ياران پرشور پاپ در شمال فرانسه راهبى بود اصلاً از حوالى آمين موسوم به پطروس و ملقّب به ناسك ؛ راهب مزبور از هرجا گذر كرد شور بزرگى براى جنگ صليبى درانداخت .

بنابه روايت گيبر دونوژان ، حكّام و سواران جنگى هنوز در باب تدارك سفر رأى مى‏زدند كه فقرا به شوق و شعف به تهيه و تدارك پرداختند ، همه‏كس خانه و مُوِستان و مايملك خود را انداخته يا آن‏ها را به ثمن بخس مى‏فروخت و به وجد و سرور عازم مى‏شد .

آنچه را كه مى‏ديدند به كار سفر نمى‏رود به عجله تمام پول مى‏كردند ، فقرا گاو خود را مانند اسب نعل كرده به ارّابه مى‏بستند و آذوقه و فرزندان خردسال خود را بر ارابه نهاده از دنبال خود مى‏كشيدند ، اطفال خردسال به هر محكمه يا خانه‏اى كه مى‏رسيدند ، مى‏پرسيدند : بيت المقدس اينجاست ؟!!

هنوز از دعوت اوربن دوّم در كلرمون سه ماه نگذشته بود ، كه يك دسته چهل پنجاه هزار نفرى از زن و مرد از جا كنده شده به هدايت پطرس ناسك و سوارى جنگى موسوم به گوتيه بينوا به راه افتاد و چون از رود رن گذشت ، دسته ديگرى شبيه به آن از زوار آلمان به وى ملحق شدند ، اين عدّه براى گذران خود هرجا مى‏رسيد غارت مى‏كرد و انواع ظلم‏ها را مرتكب مى‏شد .

در هر صورت قشون صليبى پس از طى جاده‏هاى طولانى و جنايات بى‏شمار به بيت المقدس رسيد و پس از مدّتى وارد شهر شده خون‏ريزى سختى به پا كرد !!

گود فروآدوبويون به پاپ نوشت : اگر مى‏خواهيد بدانيد با دشمنانى كه در بيت المقدس به دست ما افتادند چه معامله شد ، همين قدر بدانيد كه كسان ما در رواق سليمان و در معبد در لجّه‏اى از خون مسلمانان مى‏تاختند و خون تا زانوى مركب مى‏رسيد !!

عموم روايات بر قتل عام شهادت مى‏دهد ، تقريباً در آن ناحيه ده‏هزار مسلمان در معبد قتل عام شد و هركس در آنجا راه مى‏رفت تا بند پايش را خون مى‏گرفت !

از كفّار هيچ‏كس جان نبرد و حتّى زن و اطفال خردسال را هم معاف ننمودند ، پس از كشتار نوبت به غارت رسيد ، كسان چون از خون‏ريزى سير شدند به خانه‏ها ريختند و هرچه به دستشان افتاد ضبط كردند ، هركس چه فقير چه غنى به هرجا وارد مى‏شد ، آن را ملك طلق خود مى‏دانست و اين رسم چنان سارى بود كه گويى قانونى است كه بايد مو به مو رعايت شود !![108]

102 ـ محاكم تفتيش عقايد

به موازات رشد عقلى انسان ، علم در همه جوانبش در حال پيشرفت بود ، عقلا و دانشمندان ، براى كشف حقايق به تكاپو افتاده بودند ؛ اروپا طبق نظريه محقّقين خود آن‏ها با اثرگيرى از علوم اسلامى ، در راه تحقيق مسائل علمى افتاده بود ، ولى پيشرفت دانش به صلاح كليسا و اربابانش نبود ؛ زيرا بيدارى ملّت‏ها ، به حكومت شيطانى‏شان ـ كه زير پرده دين پنهان شده بود ـ خاتمه مى‏داد . پاپ‏ها و كشيشان چندى پس از عيسى به كتمان حق عادت كرده بودند و تحريف حقايق طبيعت دوّم آنان شده بود ، اينان به هنگام ظهور اسلام هم ، از اين دو جنايت فروگذار نبودند ، به وقت حركت علمى اروپا ، بنا گذاشتند با علم و عالم به مخالفت برخيزند و هرچه را مطابق كتب دينى تحريف شده خود نديدند نابود كنند ؛ اگر كتمان حق و تحريف حقايق در كار نبود ، مخالفت با علم هم پيش نمى‏آمد و وضع تاريخ غير از اين بود ، آن‏ها باعث شدند كه چهره دين به طور مطلق مورد نفرت قرار بگيرد ، آن‏ها اكثريّت مردم روى زمين را به مسئله خدا و قيامت و اخلاق بدبين كردند و اسلام هم در بين مسلمانان از خطر و جنايت آنان درامان نماند ؛ آن‏ها كارى كردند كه در دنيا وانمود شد دين با علم و پيشرفت و تمدّن مخالف است ؛ اين عقيده كه محصول مظالم كليسا بود به ممالك اسلامى هم سرايت كرد و جامعه اسلامى را از اسلام دور كرد ، مسلمانان هم تصوّر كردند راه رسيدن به تمدّن جدايى از دين است ؛ گرمى و حرارت اين عقيده به آنان اجازه نداد كه فكر كنند ، كدام دين مانع علم و پيشرفت است ، دين خالص يا دين تحريف شده .

/ 380