557 ـ ابن سكّيت و فداكاريش در راه اعلاى حق - عرفان اسلامی جلد 13

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عرفان اسلامی - جلد 13

حسین انصاریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید



557 ـ ابن سكّيت و فداكاريش در راه اعلاى حق

وجود مبارك ابويوسف يعقوب بن اسحاق دورقى اهوازى از بزرگان طايفه اماميه و از دانشمندان بنام علوم عربيّت و معروف به ابن سكيّت است .

بزرگان دين وى را مردى موثّق و از اصحاب حضرت امام جواد و امام هادى عليهماالسلاممى‏دانند .

او پرچمدار علم عربيّت و ادب و شعر و لغت و نحو بود و تأليفات زيادى در آن علوم داشت .

متوكّل عباسى وى را به جبر و زور وادار به تعليم فرزندانش كرد . روزى از وى پرسيد :

دو پسرم نزد تو عزيزترند يا حسن و حسين عليهماالسلام ؟

ابن سكيّت با توجه به قوّت ايمان و قدرت تقوا و اين كه مجلس جاى اظهار حق و كوبيدن باطل است فرياد زد :

به خدا قسم ، قنبر خادم على بن ابى طالب بهتر از تو و دو فرزند تو معتز و مؤيّد است ! !

اين جواب جانانه و به موقع همانند پتكى بود كه بر سر متوكّل و دستگاه بنى‏عباس فرود آمد ، متوكّل پست و متكبّر فرياد زد : بياييد و زبانش را از پس گردنش بيرون بكشيد ، غلامان متوكّل مرتكب آن جنايت عظيم شدند و آن مرد بزرگ در راه اظهار حق به ملكوت اعلا پيوست .

ممكن است بعضى گفته باشند ، يا بگويند كه اينجا جاى تقيه بود و لازم بود ابن‏سكّيت براى حفظ جانش از اظهار حق خوددارى كند .

عالم بزرگ ملاّ محمّد تقى مجلسى رحمه‏الله در جواب اينان مى‏گويد :

اين‏گونه مردان بزرگ ، مسئله تقيه و وجوب آن را خيلى خوب مى‏دانستند ، ولى در اين‏گونه موارد آن چنان در برابر باطل به غضب مى‏آمدند كه گويى اختيار از كفشان مى‏رفت و تحمّل شنيدن اباطيل مردم پست را عليه حق از دست مى‏دادند و در حاليكه مى‏دانستند دفاع آنان از حق منجر به شهادت آنان مى‏شود ، اقدام به بيان حق مى‏نمودند چنان كه ابن‏سكّيت اقدام كرد .

كتاب گرانقدر « روضات الجنّات » از شهيد ثانى آن فقيه بزرگ نقل مى‏كند :

خود را در راه خدا به اختيار در معرض كشته شدن قرار دادن ، در حالى كه اين قتل سبب سربلندى و عزّت اسلام باشد از برنامه‏هاى نيكوست .

آنجا كه دين و اصول آن در معرض خطر است ، يا آنجا كه مقاومت انسان سبب تداوم فرهنگ حق و كرامت اسلام است جاى تقيّه نيست ، بلكه جاى امر به معروف و نهى از منكر و ترك صلح و سازش است ، در اين زمينه روايت مهمّى وارد شده به اين مضمون :

قالَ اَميرُالْمُؤْمِنينَ عليه‏السلام : اِنَّ اللّهَ تَعالى ذِكْرُهُ لَمْ يَرْضَ مِنْ اَوْلِيائِهِ اَنْ يُعْصى فِى الاَْرْضِ وَهُمْ سُكُوتٌ مُذْعِنونَ لا يَأْمُرُونَ بِمَعْروفٍ وَلا يَنْهَوْنَ عَنْ مُنْكَرٍ .

اميرالمؤمنين عليه‏السلام فرموده : خداوند تعالى ، به اوليايش سكوت در برابر گناه و ترك امر به معروف و نهى از منكر را رضايت نداده است[572] .

/ 380