405 ـ چهار وصيت به موسى عليه‏السلام - عرفان اسلامی جلد 13

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عرفان اسلامی - جلد 13

حسین انصاریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

405 ـ چهار وصيت به موسى عليه‏السلام

موسى عليه‏السلام از جانب حضرت حق به چهار چيز وصيت شد كه بر تمام مردم واجب است به اين چهار حقيقت توجّه كنند:

1 ـ تا نمى‏دانى خداوند تو را آمرزيده به عيوب مردم كار نداشته باش بلكه در فكر وسيله آمرزش خويش باش .

2 ـ تا نمى‏دانى گنج‏هاى خزائن من تمام شده از براى روزى غصه مخور كه آنچه مقدر توست به آن مى‏رسى .

3 ـ تا نمى‏دانى سلطنت و حكومت من خاتمه پيدا كرده به كسى اميدوار مباش .

4 ـ تا خبر مرگ شيطان اين دشمن خطرناك به تو نرسيده از مكر او ايمن مباش .

به حضرت وحى شد :

مرا دوست داشته باش و مردم را نيز به محبت من آراسته كن .

عرضه داشت : تو مى‏دانى كه تو را از همه بيشتر دوست دارم ، اما بندگانت را چگونه به محبتت بخوانم ؛ پاسخ آمد نعمت‏هايى را كه به آن‏ها داده‏ام به ياد آنان آر تا قدردان نعمت شوند و از اين طريق به من علاقه‏مند گردند ؛ زيرا دل‏ها به احسان صيد مى‏شود[418] .

406 ـ اى موسى سائل را گرامى دار

حضرت موسى شخصى را در سايه عرش آرميده ديد ، عرضه داشت : خدايا ! اين عبد با كدام عمل به اين مقام رسيده ؟

جواب شنيد به دو عمل :

1 ـ مصونيت از عقوق پدر و مادر .

2 ـ نداشتن حسد .

عرضه داشت : الهى ! ثواب كسى كه عيادت مريض كند چيست ؟ فرمود : بوقت بيرون آمدن از قبر ملكى را مى‏فرستم تا او را در ظلمات قيامت راهنمايى كرده به محشر واردش كند .

عرضه داشت : ثواب شستن ميت چيست ؟ فرمود : وى را از گناهان بيرون مى‏آورم همانند روز تولد از مادر .

عرضه داشت : ثواب تشيع جنازه چيست ؟ فرمود : ملائكه را مى‏فرستم تا وى را از قبر به محشر مشايعت كنند .

عرض كرد : ثواب تسليت دادن به مصيبت‏زده چيست ؟ فرمود : در قيامت كه سايه‏اى نيست وى را در سايه عرش قرار مى‏دهم .

اى موسى ! سائل را گرامى دار ، گرچه به انفاق چيز كمى به او باشد و يا با زبان خوش او را دور كن كه گاهى ملكى را به صورت سائل براى امتحان مردم به سوى مردم مى‏فرستم تا ببينم چه مى‏كنند ؟[419]

407 ـ مرا به موعظه تو نيازى نيست

در حديث معتبر آمده :

روزى موسى براى مناجات به كوه طور مى‏رفت ، شيطان هم به دنبالش روان بود ، يكى از اعوان آن رجيم درگاه ، به او گفت : مگر به اغواى موسى هم اميد دارى ؟ گفت : پدرش را از بهشت راندم ، اميد است كه بتوانم وى را نيز گمراه كنم ! !

خود را به حضرت موسى رساند ، موسى وى را با كلاهى هزار رنگ ديد ، از رنگ‏هاى كلاهش سؤال كرد ، پاسخ داد : به اين رنگ‏ها دل مردم را برده و آنان را مى‏فريبم ، اى موسى ! براى تو هزار و پنج كلمه نصيحت دارم ، گوش كن تا برايت بگويم كه تو را در اين مواعظ منفعت هست .

حضرت فرمودند : مرا به موعظه تونيازى نيست ، جبرئيل نازل شد و عرضه داشت :

پنج كلمه او را بشنو و از بقيه صرف‏نظر كن كه در بقيه گفتارش اغوا دارد ، موسى ايستاد و فرمود بگو .

شيطان گفت : پنج عمل است كه خود من در آن پنج عمل متصدى فريب و اغواى مردمم و به اعوان و انصارم وانمى‏گذارم كه از عهده آن برنيايند .

1 ـ به وقت غضب خود را به اولاد آدم مى‏رسانم كه هيچ زمانى به اندازه وقت غضب تسلّط بر آنان ندارم ، ممكن است به دو دقيقه غضب آنان را به قتل و يا گناهان ديگر بيندازم ، پس در حال غضب خود را حفظ كن مبادا كه به هلاكت افتى .

2 ـ در خود عجب و خود پسندى راه مده ؛ زيرا عجب و تكبر مرا به اين تيره‏بختى نشاند ، در حدى كه رانده درگاه حق شدم و مورد لعن او و بندگانش قرار گرفتم .

3 ـ با زن اجنبيه خلوت مكن كه من تمام قدرتم را براى به عصيان كشيدن تو به كار مى‏گيرم و كمتر كسى مى‏تواند در خلوت خود را حفظ كند .

4 ـ تا مى‏توانى با خداى خويش عهد و نذرى مبند كه من تا جايى كه قدرت دارم نمى‏گذارم كسى به عهدش پاى بند باشد و مخالفت نذر علاوه بر اين كه عصيان كرده مورد غضب خدا هم هست .

5 ـ چون قصد دادن صدقه كردى عجله كن ورنه تو را از فضيلت آن محروم خواهم كرد[420] .

/ 380