379 ـ سعادت يا شقاوت - عرفان اسلامی جلد 13

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عرفان اسلامی - جلد 13

حسین انصاریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

379 ـ سعادت يا شقاوت

امام صادق عليه‏السلام مى‏فرمايد :

تعجّب است از كسى كه به كاركرد خود عجب دارد و عمل خود را با شوق و ذوق پسنديده و آن را بسيار مهم به حساب آورده ، در حالى كه نمى‏داند خاتمه كار او چيست ، سعادت است يا شقاوت ![392]

380 ـ بالاتر از چهل سال عبادت

حضرت رضا عليه‏السلام مى‏فرمايد :

مردى در بنى اسرائيل چهل سال خدا را عبادت كرد ، عبادتش مقبول حضرت دوست نيفتاد ، به خود گفت : بدبختى از خود توست و علّت منع قبولى در وجود توست ، از جانب حق ندا آمد ، اين سرزنشى كه از خود كردى ، از عبادت چهل ساله‏ات بالاتر است[393] .

381 ـ غرور به عمل

عالمى نزد عابدى رفت و از او پرسيد : نمازت چگونه است ؟ گفت : از مثل منى كه عبادتم از خورشيد روشن‏تر است چنين سؤالى درست است ؟ من از فلان سال تاكنون مشغول عبادتم ، گفت : گريه‏ات چگونه است ؟ پاسخ داد : چشمى اشك‏ريز دارم ، عالم به او گفت : اگر مى‏خنديدى و مى‏ترسيدى از گريه با عجبت بهتر بود كه عمل نازفروش به پيشگاه حق نمى‏رسد[394] .

382 ـ به وقت سه گناه

قالَ رَسُول اللّهِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فى حديث مَجى‏ءِ اِبْليسَ اِلى موسىَ بنِ عِمْرانَ : فَقالَ لَهُ مُوسى : فَأخْبِرنى بِالذَّنْبِ الَّذى اِذا أذْنَبَهُ ابْنُ آدَمَ اسْتَحْوذْتَ عَلَيْهِ ، قالَ : اِذا أعْجَبَتْهُ نَفْسُهُ ، وَاسْتَكْثَرَ عَمَلَهُ ، وَصَغُرَ فى عَيْنِهِ ذَنْبُهُ .

پيامبر اسلام صلى‏الله‏عليه‏و‏آله در روايت آمدن ابليس نزد موسى و سؤال موسى از او كه در وقت چه گناهى بر فرزند آدم تسلّط پيدا مى‏كنى فرمودند : ابليس به موسى گفت : به وقت سه گناه :

1 ـ عجب .

2 ـ زياد ديدن عمل .

3 ـ كوچك ديدن گناه[395] .

383 ـ عيسى و شخص معجب

امام صادق عليه‏السلام فرمود :

راه و روش عيسى در تبليغ دين گردش در شهرها بود ، در يكى از گردش‏هايش بيرون شد در حالى كه مرد كوتاه قدى از يارانش به همراهش بود .

چون عيسى به دريا رسيد ، از روى يقين نام خدا را برد و روى آب به راه افتاد ، چون آن مرد عيسى را اين چنين ديد او هم با يقين كامل نام حضرت حق را به زبان جارى كرد و دنبال عيسى به روى آب به راه افتاد تا به عيسى رسيد .

در اين حال عجب و خودبينى او را گرفت ، با خود گفت : اين عيسى روح اللّه است كه به روى آب راه مى‏رود و من همانند او ، پس او را بر من چه برترى است ؟ امام فرمود : به محض اين انديشه به زير آب رفت ، در آن حال عيسى را به عنوان كمك صدا زد ، آن حضرت وى را از آب بيرون آورده سپس به او فرمود : چه گفتى ؟ در پاسخ عيسى ، انديشه‏اش را بيان كرد و اين كه آلودگى عجب گريبانش را گرفت ، عيسى فرمود :

خود را به جايى واداشتى جز آنجا كه خدايت واداشته و بدين جهت مورد خشم خدا شدى ، از آنچه كه گفتى به درگاه حضرت حق توبه كن . سپس امام صادق عليه‏السلام فرمود : آن مرد توبه كرد و به مقامى كه خدا به او داده بود بازگشت[396] .

/ 380