114 ـ ديگر دعايشان مستجاب نخواهد شد - عرفان اسلامی جلد 13

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عرفان اسلامی - جلد 13

حسین انصاریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

114 ـ ديگر دعايشان مستجاب نخواهد شد

مى‏گويند : حجّاج بن يوسف ثقفى كه در پليدى و خباثت نظير نداشت به كوفه آمد و آنجا را از طرف عبدالملك مقرّ حكومت خود قرار داد ، به او گفتند : در اين شهر ، افرادى مستجاب الدعوه هستند . گفت : همه آن‏ها را كنار سفره من حاضر كنيد ، همه را آوردند . به آنان گفت : غذا بخوريد ، آن‏ها هم از آن سفره خوردند . سپس به آنان گفت :

برويد . چون رفتند ، به اطرافيانش گفت : با اين غذاى حرامى كه اينان خوردند ، مطمئن باشيد كه ديگر دعايشان مستجاب نخواهد شد !![122]

115 ـ رعايت حلال و حرام

پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود : قومى وارد قيامت مى‏شوند كه حسنات آن‏ها مانند كوه‏هاى تهامه است ، ولى آنان را به آتش مى‏برند . عرض كردند : در پرونده آنان نماز هست ؟

فرمود : آرى . گفتند : روزه دارند ؟ فرمود : آرى ؛ حتّى در پرونده خود نماز شب هم دارند ، ولى آنچه باعث به آتش رفتن آن‏ها است ، اين است كه در برخورد به مال دنيا رعايت حلال و حرام خدا را ننمودند !![123]

116 ـ درجه اهل معرفت

يزيد بن مذعور مى‏گويد :

اوزاعى را پس از مرگ به خواب ديدم و به او گفتم : بهترين عملى كه به آن تقرّب جويم چيست ؟ گفت : درجه‏اى بلندتر از درجه اهل معرفت نديدم[124] .

117 ـ عبادت اميرالمؤمنين عليه‏السلام

عالم بزرگ شيعه ، شيخ مفيد در كتاب «الارشاد» حديثى از حضرت صادق عليه‏السلامدر توضيح عبادت اميرالمؤمنين عليه‏السلام بدين مضمون نقل مى‏كند :

واللّه قسم على بن ابى‏طالب عليه‏السلام تا از دنيا رفت هرگز حرامى نخورد و دو امرى از اوامر حق بر او عرضه نشد ، مگر اين كه سخت‏ترين آن دو را براى عمل اختيار كرد و بر پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله شدّتى نازل نشد مگر اين كه على را از باب اطمينانى كه به او داشت خبر كرد ؛ زيرا در امّت جز اميرالمؤمنين كسى طاقت عمل كردن به مانند پيغمبر نداشت ، على عمل مى‏كرد عمل شخص ترسناك ، آن حضرت خود را بين بهشت و جهنّم مى‏ديد ، اميد ثواب و ترس از عقاب داشت ، از كاركرد دست خود و محصول رنجى كه در كار كردن كشيده بود ، هزار بنده در راه خدا آزاد كرد .

قوت اهل بيتش را روغن و سركه و خرما قرار داده بود ، لباسش از كرباس بود و اگر آستينش بلند مى‏آمد ، قيچى مى‏خواست و آن را قطع مى‏كرد .

كسى از اولادش در اين امور شبيه‏تر از امام سجّاد عليه‏السلام نبود ، حضرت باقر عليه‏السلاموارد بر پدر بزرگوار شد ، ديد پدر مهربانش به حدّى از عبادت رسيده كه كسى به آن حد نرسيده ، رنگش از بيدارى شب زرد شده بود و چشمانش گويى از شدّت گريه سوخته بود و جبهه‏اش جراحت داشت ، بينى آن جناب از كثرت سجود گويى پاره شده بود ، ساق پاى آن حضرت از زيادى ايستادن در نماز ورم كرده بود .

/ 380