591 ـ چه مى‏خواهى ؟ - عرفان اسلامی جلد 13

This is a Digital Library

With over 100,000 free electronic resource in Persian, Arabic and English

عرفان اسلامی - جلد 13

حسین انصاریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید



وَأُفَوِّضُ أَمْرِى إِلَى اللّهَ إِنَّ اللّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ .

و من كارم را به خدا وامى‏گذارم ؛ زيرا خدا به بندگان بيناست .

به همين دليل نه از تهديدهاى شما مى‏ترسم و نه كثرت و قدرت شما و تنهايى من مرا به وحشت مى‏افكند ، چرا كه سر تا پا خود را به كسى سپرده‏ام كه قدرتش بى‏انتهاست و از حال بندگانش به خوبى آگاه است .

اين تعبير ضمناً دعاى مؤدبانه‏اى بود از اين مرد با ايمان كه در چنگال قومى زورمند و بى‏رحم گرفتار بود ، تقاضايى بود از پيشگاه پروردگار كه در اين شرايط او را در كنف حمايت خويش قرار دهد .

خداوند مهربان هم اين بنده مؤمن مجاهد را تنها نگذاشت و چنانچه در قرآن مجيد مى‏خوانيم خداوند او را از نقشه‏هاى شوم و سوء آن‏ها حفظ فرمود .

فَوَقَاهُ اللّهُ سَيِّئَاتِ مَا مَكَرُوا وَحَاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذَابِ .

پس خدا او را از آسيب‏هاى آنچه بر ضد او نيرنگ مى‏زدند ، نگه داشت و عذاب سختى فرعونيان را احاطه كرد .

تعبير « سَيّئاتِ ما مَكَروا » نشان مى‏دهد كه اجمالاً توطئه‏هاى مختلف بر ضد او چيدند اما اين توطئه‏ها چه بود ؟ قرآن سربسته بيان كرده است ، طبعاً انواع مجازاتها و شكنجه‏ها و سرانجام قتل و اعدام بوده است ، اما لطف الهى همه آن‏ها را خنثى كرد .

در « مجمع البيان » آمده كه :

او با استفاده از يك فرصت مناسب خود را به حضرت موسى رسانيد و همراه بنى اسرائيل از دريا عبور كرد .

و نيز گفته‏اند :

وقتى تصميم بر قتل او گرفتند به كوهى متوارى شد و از نظرها پنهان گشت[605] .

591 ـ چه مى‏خواهى ؟

از عارفى پرسيدند كه « ما تُريدُ » چه مى‏خواهى ؟ فرمود : « أُريدُ أَنْ لا أُريدَ » . مى‏خواهم كه مرا هيچ خواست نباشد و اراده من در اراده اللّه محو باشد تا مراد من مراد حق باشد[606] .

592 ـ رحمت بر اباذر

به حضرت امام حسن عليه‏السلام عرضه داشتند كه اباذر فرموده :

نزد من درويشى بهتر از توانگرى و بيمارى بهتر از تندرستى است . امام فرمود كه رحمت بر اباذر باد ، امّا من مى‏گويم كه هر كه كار خويش با خدا گذارد ، هرگز تمنّا نكند جز آنچه را كه خدا از براى او اختيار فرموده است[607] .

593 ـ احسنت يا غلام

آورده‏اند كه :

شاگردى از استاد خود پرسيد كه بنده مى‏داند كه حضرت حق از وى راضى است يا نمى‏داند ؟ استاد فرمود كه نمى‏داند ، چون رضاى حق امر غيبى است ، شاگرد گفت كه بنده رضاى حق در خود مى‏داند ، استاد گفت : چگونه مى‏داند ؟ شاگرد گفت :

هرگاه كه بنده خود را از حق راضى مى‏يابد ، بايد بداند كه حق از او راضى است ، استاد فرمود كه احسنت يا غلام[608] .

594 ـ داستانى عجيب از صبر براى خدا

از يكى از بزرگان دين نقل شده كه :

از گورستانى مى‏گذشتم ، زنى را ديدم ميان چند قبر نشسته و اشعارى مى‏خواند بدين مضمون :

/ 380