479 ـ بردبارى مرحوم كاشف الغطا - عرفان اسلامی جلد 13

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عرفان اسلامی - جلد 13

حسین انصاریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

479 ـ بردبارى مرحوم كاشف الغطا

كاشف الغطا از بزرگ‏ترين فقهاى شيعه و از علماى به نام مكتب اسلام است ، او در دانش فقه مردى كم نظير و دانشمندى بى‏بديل بود . بسيارى از فقها و دانشمندان از شاگردان و تربيت‏شدگان آن فقيه بزرگ و عالم سترگ هستند .

روز عيد فطر با هزاران نفر نماز عيد را در صحن مطهر حضرت مولى الموحدين بجاى آورد ، فقيرى دل شكسته كه از شدّت فقر و ندارى كارد به استخوانش رسيده بود به محضر او آمد و اظهار حاجت كرد و گفت : از فطريه‏اى كه مردم نزد شما آورده‏اند به من كمك كن كه سخت محتاجم .

آن‏جناب فرمود : من تمام فطريه‏ها را به محلّ خودش رساندم و اكنون از آن پول چيزى نزد من نيست ، نيازمند دچار عصبانيت شد ، آب دهن به روى آن مرجع بزرگ انداخت و گفت : تو كه از كمك به هم چون منى عاجزى چرا بر اين مسند نشسته‏اى ؟!

كاشف الغطا آب دهان آن مرد را به روى و به محاسن خود كشيد ، آن گاه برخاست و عبا از دوش خويش برداشت و روى به جانب نمازگزاران كرد و گفت : هر كس مرا دوست دارد به اندازه وسعش در اين عبا پول بريزد ، آن گاه خود آن جناب در صف نمازگزاران گشت و براى آن فقير كمك قابل توجهى از مردم گرفت ! ![492]

480 ـ بردبارى ملا مهدى نراقى

پس از آن كه ملا مهدى كتاب با ارزش « جامع السعادات » را در اخلاق نوشت و نسخه‏هاى آن در مناطق مسلمان‏نشين پخش شد ، نسخه‏اى از آن كتاب به دست بزرگ مرد شيعه ، جامع فضايل و كمالات سيد مهدى بحرالعلوم كه در نجف اشرف محور علم و تقوا و زهد و عبادت و كياست و مرجعيت بود رسيد .

سيد از ديدن آن كتاب در شگفت شد و آرزو كرد روزى به ديدار مؤلف آن گنجينه‏پر قيمت موفق گردد .

ملا مهدى نراقى در آتش اشتياق زيارت ائمه طاهرين عليهم‏السلام مى‏سوخت ، از خداى بزرگ مى‏خواست كه به اعتاب مقدسه مشرف شود ، حضرت حق توفيق زيارت عتبات عاليات را نصيب آن عبد صالح كرد .

آن انسان والا و وارسته وارد نجف شد ، بر اساس رسوم ديرينه تمام مراجع و علما و دانشمندان و طلاّب ، از آن حضرت ديدن كردند و آن جناب به بازديد همه شتافت ، تنها كسى كه از آن مجسّمه اخلاق ديدن نكرد سيد مهدى بحرالعلوم بود ! !

نجف از اين واقعه شگفت زده شده بود ، همه از هم مى‏پرسيدند كه علّت اين كه بحرالعلوم به ديدن نراقى نرفت چه بود ؟ !

نراقى بزرگوار احوال سيد را پرسيد و از خانه او نشانى خواست و سپس فرمود : بر ما لازم است از اين بزرگ مرد علم و عمل ديدن كنيم .

از اين كه نراقى مى‏خواست به ديدن بحرالعلوم برود همه تعجب كردند ، آن جناب به منزل سيد رفت ، در آنجا جمعى از علما و طلاّب حضور داشتند ، نراقى وارد مجلس شد همه ورود او را گرامى داشتند ولى بحرالعلوم به نراقى توجهى نكرد و حتى از جهت احترام در برابر او از جاى خود برنخاست و تا پايان مجلس نسبت به نراقى از رعايت احترام و ادب خوددارى كرد ! !

/ 380