عرفان اسلامی جلد 13

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عرفان اسلامی - جلد 13

حسین انصاریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید



فرصت را مغتنم شمردن از شايستگى‏هاى عالى انسانيت است ، بيشتر موفقيت كسان در اثر بهره بردارى از فرصت است ، بسيارى از شكست‏ها در اثر غفلت از فرصت مى‏باشد .

وقتى كه پسر و پدر شرفياب شدند ، سلام كردند ، حسين عليه‏السلام جواب داد ، اين سلام و جواب نشانه موفقيت در نقشه بود ، آمادگى خود را براى شهادت عرضه داشتند و در خدمت حسين عليه‏السلام بماندند .

روز شهادت به جانبازى پرداختند ، آن دو در زمره مدافعان نخستين حمله سپاه يزيد قرار داشتند ، سخت كوشيدند ، پايدارى كردند ، تا شربت شهادت نوشيدند .

جابر بن حجاج تيمى نيز چنين كرد ، از كوفه به كربلا آمد ، در زمره سپاه يزيد قرار گرفت و به كوى شهادت رهسپار شد ، در ساعت فرصت خود را به حسين عليه‏السلامرسانيد و در خدمتش بماند تا شهيد گرديد !!

از دو نفر ديگر بشنويد كه يكى نامش را در دفتر نيك بختان براى ابد ثبت كرد و ديگرى اسمش را با ننگى بزرگ در دفتر اشقيا در حالى كه هر دو برادر بودند آن هم از يك پدر و مادر !

يكى به نام عمرو و ديگرى به نام على ، پدرشان قرظه انصارى از ياران رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله بود و پس از وفات آن حضرت در زمره ياران اميرالمؤمنين عليه‏السلام شد و در ركاب على جهاد كرد و از طرف آن حضرت به فرمانفرمايى فارس منصوب گرديد ، هر دو برادر از كوفه به كربلا آمدند ، راه هر دو يكى بود ولى هدف آن‏ها دو تا !!

عمرو به سوى حسين عليه‏السلام آمد و على به سوى يزيد ! آن براى خدا گام برداشت و اين براى خرما !

عمرو ، تحت فرماندهى عباس قرار گرفت و على تحت فرماندهى عمر سعد ! آن بهشت را برگزيد و اين به دوزخ رفت !!

برادرى دوستى متقابل است ، از شدت دوستى دو تن كه بخواهند خبر دهند ، گويند :

برادرند ، برادرها از يك ريشه و جدايى‏ناپذير و هر كدام يار ديگرى است .

عرب به نژاد و تبار پاى‏بند است و تعصب نژادى در وى قوى است و برادرى در ميان عرب استحكامى بيشتر و نفوذى عميق‏تر دارد .

عمرو و على از اين قانون جدا بودند و تبصره استثنايى آن هستند ، هر دو برادر بودند ولى در دو صف قرار گرفتند ، صف حق و صف باطل .

قضيه كربلا نمونه‏اى از اجتماع بزرگ بشرى است و الگويى است از آزادى مذهب و راهنمايى است براى نشان دادن آن‏كه سعادت و شقاوت هركس در دست خود اوست تا كدام را بخواهد و ميلش به چه باشد و مذهب جبر باطل است .

عمرو به سپاه حسين عليه‏السلام ملحق شد و در خدمتش بماند تا به شهادت رسيد ، در آغاز از طرف آن حضرت به مأموريت سياسى رفت و پيامبر حسين عليه‏السلام به سوى عمرسعد بود و چند بار ميان دو لشكر كوفه و حجاز رفت و آمد داشت و وظيفه سياسى انجام مى‏داد .

روز شهادت اجازت گرفت و به ميدان شتافت و ساعتى بجنگيد ؛ پس به سوى حسين عليه‏السلام بازگشت و خود را در برابر تيرها سپر حسين عليه‏السلام قرار داد و نگذاشت تيرى به پيشواى شهيدان اصابت كند .

/ 380