عرفان اسلامی جلد 13
لطفا منتظر باشید ...
پرخورى ، خنده زياد ، خواب بىاندازه ، كثرت خشم ، قلّت رضا و خشنودى نسبت به حق و خلق و عدم عذرخواهى دربرابر رفتار سويى كه نسبت به ديگران داشته ، قبول نكردن عذر خواه ، كسالت در طاعت ، بىباكى در معصيت ، آرزوى دراز ، نزديكى مرگ ، عدم محاسبه نفس ، كم سود ، پر حرف ، كم ترس ، خوشحالى زياد به وقت خوردن ، عدم شكر به هنگام راحتى ، بىصبرى به وقت بلا و آزمايش ، بسيارى مردم به پيش نظرشان كم است و به آنچه كه انجام ندادهاند از خويش ستايش مىكنند ، نسبت به آنچه ندارند ادعا مىكنند ، احسان خود را بازگو كرده و از گفتن بدىهاى مردم پروا ندارند ، نيكى مردم را از نظر دور داشته و پنهان مىكنند !عرضه داشتم : غير از اين عيوب ، براى اهل دنيا عيب ديگرى هم هست ؟ خطاب رسيد : عيب اهل دنيا زياد است ، جهل و حماقتشان بسيار و نسبت به استادان خود متكبر و پيش خود عاقل ، ولى نزد عارفان احمقند .اما اهل آخرت :داراى چهرههايى شرمگين ، كثير الحيا ، كم حمق و وجودشان پرمنفعت و مكرشان كم است .مردم از آنان در راحت ، ولى آنان براى راحت مردم در رنج ، داراى كلامى موزون و سنگين و حسابگر نفس ، در مسير برنامههاى مثبت ، اهل رنج و زحمت .چشمشان خواب ، ولى دلشان بيدار است ، ديدگانى پر اشك و قلبى ذاكر دارند .به وقتى كه نام مردم را در ديوان غفلت مىنويسند ، آنان را در دفتر ذاكران ثبت نام مىكنند .در ابتداى نعمت سپاس گزارند و در انتهاى آن شاكرند ، دعايشان مرفوع و سخنشان مسموع است ، ملائكه به آنان شادند ، خواستههاشان در سراپرده ملكوت در گردش و خداوند عاشق شنيدن گفتار آنان است ، چنانچه پدر عاشق شنيدن كلام فرزند.
چشم به هم زدنى از ياد حق باز نمىمانند و به زيادى غذا ميل ندارند ، از پرحرفى گريزانند و لباس آنان اندك است ، مردم نزد آنان مرده و حضرت حق پيش آنان زنده و پايدار و كريم است .فراريان را با آقايى و كرامت مىخوانند و برگشتگان را با مهربانى مىخواهند .دنيا و آخرت نزدشان يكى است ، مردم يكبار مىميرند ، ولى آنان به خاطر رياضت و مجاهده نفس و مخالفت با هوا ، روزى هفتاد بار با مرگ روبرو مىشوند ، از حركت باد پريشان خاطر شده ، به خدا پناه مىبرند كه نكند بلايى آسمانى باشد .چون در برابر من قيام مىكنند ، گويى بنايى بسيار محكم سر پا ايستاده ، در دل ايشان مشغوليّتى به خلق نمىبينى ، به عزت و جلالم آنان را به حيات طيبه زنده مىكنم ، به وقت مفارقت روح از بدنشان ، ملك الموت را به آنان كارى نيست كه جز من كسى از آنان قبض روح نمىكند ، تمام درهاى آسمان را به روى آنان باز كرده و كليه حجابها را از پيش نظرشان بردارم ، بهشت را امر مىكنم جهت آنان آرايش شود و حورالعين را دستور مىدهم خود را در اختيار آنان بگذارد .