به او گفتم : بر مركب من در رديف من سوار شو تا به مقصد برويم پاسخ داد :لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلاَّ اللّهُ لَفَسَدَتَا .اگر در آسمان و زمين معبودانى جز خدا بود بىترديد آن دو تباه مىشد .معلومم شد كه تماس بدن زن و مرد در يك مركب يا يك خانه يا يك محل موجب فساد است ، به همين خاطر از مركب پياده شدم .به او گفتم : شما به تنهايى بر مركب سوار شو .چون بر مركب قرار گرفت گفت :سُبْحَانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنَا هَذا وَمَا كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ .منزّه [ از هر عيب و نقصى ] است كسى كه اين [ وسايل سوارى ] را براى ما مسخّر و رام كرد ، در حالى كه ما را قدرت مسخّر كردن آنها نبود .چون اين آيه را قرائت كرد فهميدم در مقام شكر حق برآمده و از عنايت خداوند عزيز ، سخت خوشحال است .وقتى به قافله رسيديم گفتم : در اين قافله آشنايى دارى جواب داد :وَمَا مُحمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ .و محمّد جز فرستادهاى از سوى خدا كه پيش از او هم فرستادگانى [ آمده و ]گذشتهاند .يَا يَحْيَى خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ . اى يحيى ! كتاب را به قوت و نيرومندى بگير .يَامُوسَى إِنِّي أَنَا اللّهُ .اى موسى ! يقيناً منم خدا پروردگار جهانيان .يَا دَاوُدُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ .[و گفتيم :] اى داود ! همانا تو را در زمين جانشين [ و نماينده خود ] قرار داديم .از قرائت اين چهار آيه دانستم چهار آشنا به نامهاى محمد و يحيى و موسى و داود در قافله دارد .چون آن چهار نفر نزديك آمدند ، اين آيه را خواند :الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِينَةُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا .مال و فرزندان ، آرايش و زيور زندگى دنيا هستند .فهميدم اين چهار نفر پسران اويند .به آنان گفت :يَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ .اى پدر ! او را استخدام كن ؛ زيرا بهترين كسى كه استخدام مىكنى آن كسى است كه نيرومند و امين باشد [ و او داراى اين صفات است . ] از قرائت اين آيه فهميدم به فرزندانش مىگويد : به اين مرد زحمت كشيده امين مزد بدهيد .چون فرزندانش به من مقدارى درهم و دينار دادند و او حس كرد كم است اين آيه را خواند :وَاللّهُ يُضَاعِفُ لِمَن يَشَاءُ .و خدا براى هر كه بخواهد چند برابر مىكند .يعنى به مزد او اضافه كنيد .