آن زمان كه همه از كمك به حق مىنشستند او قيام مىكرد و وقتى همه از سخن گفتن در راه خدا باز مىايستادند او فرياد مىزد و هرگاه همه متوقف مىشدند او با كمك نور حق حركت مىكرد ، سخن بيجا نمىگفت ، كلامش محكمترين و پرمنفعتترين كلام بود ، رأيش بهترين رأى و از تمام جهانيان در شجاعت قلب شجاعتر و عملش نيكوترين عمل و از تمام انسانهاى تاريخ به امور ظاهر و باطن عارفتر بود ! !پادشاه ملك دين بود ، ايستادگيش براى كمك به حق از همه بيشتر بود ، براى مردم مؤمن پدرى مهربان و براى برداشتن بار ضعيفان انسانى دلسوز و چون او كسى حامى و حافظ منافع مردم مستضعف نبود .بر مردم كافر و معاند عذاب سخت و براى اهل ايمان باران رحمت و بر پويندگان راه حجّتى قوى و براى سالكان مسلك عشق بهترين راهنما بود .او كوهى بود كه هيچ طوفان و بادى وى را نلرزاند و به فرموده رسول خدا صلىاللهعليهوآله : از نظر بدن معمولى بود ولى در امر حق بسيار قوى و نيرومند جلوه مىكرد . خود را كوچك مىشمرد ولى در پيشگاه حق بسيار بزرگ بود ، زمين مهمانى عزيزتر و از نظر معنويت بزرگتر از او به ياد نداشت ، در كار حق اهمال نمىكرد و پناه طمع زورمندان و زورگويان نبود ، ضعيف ذليل نزدش قوى و عزيز بود و تا حقش را از ستمگر نمىگرفت از پاى نمىنشست قوى عزيز كه بىجهت قوى بود نزدش ذليل مىنمود و تا حق مظلوم را از وى نمىستاند او را رها نمىكرد ، نزديك و دور نزدش مساوى بودند ، شخصيت آن حضرت حق و صدق و رفق بود ، قولش حكمت و كارش بردبارى و احتياط و رأيش دانش و بينش و براى اسلام بهترين تكيهگاه و براى حلّ مشكلات بهترين حلاّل و براى خاموش كردن شعلههاى سركش كفر و بىدينى قوىترين خاموش كننده و براى ايمان و اسلام و مردم مؤمن پناهگاه و براى دشمنان غيظ و غلظت بود .
هركس تو را شناخت غم از جان و سر نداشت عشق رخت به خرمن عشاق بىقرار داند خدا كه شعله عشق تو گر نبود اى ماه من زمانه پس از ختم انبيا باشد خدا علىّ و تو را نيز نام اوست شاخ حيات از تو گلى خوبتر نداشت سر داد و سر زپاى تو يك لحظه برنداشت افروخت آتشى كه خموشى دگر نداشت كانون پر شراره هستى شرر نداشت بهتر ز ذات پاك تو ديگر پسر نداشت شاخ حيات از تو گلى خوبتر نداشت شاخ حيات از تو گلى خوبتر نداشت