احنف بن قيس از مسلمانان برازنده و معروف صدر اسلام است ، كه در بصره مى زيست ، و به علم و حلم و درايت ، شهرت داشت و از سران قبيله و از افراد متدين و خداترس بود.در ماجراى جنگ جمل (كه در سال 36 هجرى در بصره به وقوع پيوست ) احنف به حضور اميرمؤمنان على (ع ) آمد و در رابطه با جنگى كه بيعت شكنان دنياپرست ، تحميل كرده بودند، كسب تكليف كرد و مخلصانه به على (ع ) عرض كرد: (( يكى از دو كار از من ساخته است ، يا با دويست نفر جنگجو در ركاب شما با دشمن بجنگم ، و يا شش هزار نفر را از حمايت و طرفدارى طلحه و زبير (آتش افروزان جنگ جمل ) بازدارم ، هر كدام را بخواهى آماده ام ! )) امام على (ع ) فرمود: بازداشتن از پيوستن شش هزار نفر به سپاه دشمن ، براى ما بهتر از همراهى دويست نفر است ، بنابراين تو اين كار (بازدارى ) را بر عهده بگير.احنف به وعده خود وفا كرد، و در جبهه ديگر يعنى جبهه بازداشتن مردم از پيوستن به سپاه دشمن ، به فعاليت پرداخت .
26 - دورى از غرور
ام العلاء از بانوان با سابقه و خوب زمان پيامبر(ص ) بود، او از بانوانى است كه با پيامبر(ص ) در جمع زنان ، بيعت كرد.هنگامى كه عثمان بن مظعون ، صحابه پارسا و وارسته رسول خدا(ص ) از دنيا رفت ، ام العلاء خطاب به جنازه او گفت :(( خداى بر تو رحمت فرستد اى ابوالسّائب ، گواهى مى دهم كه خداوند تو را گرامى داشت و در جايگاه ارجمندى قرار داد. )) رسول اكرم (ص ) به ام العلاء فرمود: تو چه مى دانى كه خداوند او را گرامى داشت ، و به چه دليل براى او اميد خير كردى ؟ و الله ما ادرى و انا رسول الله ما يفعل بى و لا بكم .: (( سوگند به خدا، با اينكه من رسول خدا هستم ، نمى دانم خدا با من چه مى كند؟ و با شما چه خواهد كرد؟! )) ام العلاء عرض كرد: (( سوگند به خدا عثمان بن مظعون از پاكترين افراد بود. )) به اين ترتيب پيامبر (ص ) درس خوف و دورى از غرور را به مسلمانان آموخت .
27 - پيش بينى خارپشت
خارپشت ، حيوانى است كه نيروى شامّه قوى دارد، به گونه اى كه از راه دور، حركت باد و طوفان را احساس مى كند. مردى در قسطنطنيّه (اسلامبول تركيه ) زندگى مى كرد، قبل از آنكه طوفان و بادهاى تند پائيزى فرا رسد، خود را آماده مى كرد، تا از گزند خطر آن محفوظ بماند.از او پرسيدند: (( تو از كجا اين پيش بينى را مى كنى ؟ )) در پاسخ گفت : (( تجربه كرده ام كه اين خارپشتها، قبل از ورود بادهاى تند و طوفان ، به لانه هاى خود مى روند، و خود را حفظ مى كنند و آماده براى مقابله از گزند طوفان مى شوند، و پس از چند دقيقه (يا ساعت ) طوفان فرا مى رسد، و من با ديدن نقل و انتقالات آنها در مى يابم كه طوفانى سر راه وجود دارد كه در حال آمدن است .براستى اين نيروى مرموز قوى را چه كسى به خارپشت داده ؟، و اين الهام فطرى را چه كسى در وجود خارپشت نهاده است ؟ جز خداى يكتا و بى همتا.