هر امتى براى خود مبداء تاريخ دارد، مانند ميلادى كه مبداء تاريخ آن ، روز تولد حضرت عيسى (ع ) است و...اعراب قبل از اسلام (( عام الفيل )) سالى كه پرندگان در گروههاى متعدد، فيل سوارانى را كه براى خراب كردن كعبه آمده بودند، سنگباران نموده و كشتند، يعنى چهل سال قبل از بعثت پيامبر اسلام را آغاز تاريخ خود قرار داده بودند.پس از بروز اسلام تا سوّمين سال خلافت عمر، مسلمين داراى مبداء تاريخ نبودند، و در مكاتبات و اسناد و نامه ها، روز و ماه را تعيين مى كردند ولى چون فاقد تاريخ سال بودند، سال را ذكر نمى كردند و بعدها موجب اشتباه مى شد، كه مثلا فلان نامه در چه سالى نگاشته شده است .عمر بن خطّاب ، صحابه را به دور خود جمع كرد و در اين باره با آنها مشورت نمود و نظر خواهى كرد.بعضى گفتند: ميلاد پيامبر (ص ) مبداء تاريخ باشد.و بعضى پيشنهاد كردند كه : مبعث پيامبر (ص ) مبداء تاريخ شود.امام على (ع ) كه در آنجا حضور داشت فرمود:(( من يوم هاجر رسول اللّه و ترك ارض الشرك . )) : (( مبداء تاريخ خوبست كه آن روزى قرار داده شود كه پيامبر (ص ) از مكّه هجرت نمود و سرزمين شرك را ترك كرد )) .توضيح آنكه : گر چه ميلاد يا مبعث پيامبر (ص ) روز بسيار بزرگ و فراموش نشدنى است ، ولى درخشش چشم گير اسلام ، آن هنگام بود كه پيامبر (ص ) به مدينه هجرت كرد و پايه هاى حكومت اسلامى را پى ريزى نمود، كه همين پى ريزى مبداء و منشاء درخشندگى و پيروزى همه روزه اسلام گرديد، و مسلمين را زير پوشش حكومتى نيرومند و مستقل قرار داد.از اين رهگذر نيز به اهميّت حكومت در اسلام پى مى بريم كه امام على (ع ) نظر به اهميت آن ، سرآغاز آن را، مبداء تاريخ اسلام قرار داد، يعنى تاريخ هجرى (قمرى و شمسى ).
87 - على (ع ) در كنار پيامبر (ص ) در غار حراء
غار حراء كه در قلّه كوه بسيار بلندى در مكّه قرار گرفته و اكنون به آن كوه (( جبل النور )) مى گويند، از عجائب معنوى تاريخ اسلام است ، پيامبر (ص ) قبل از بعثت ، سالى يك ماه تمام به غار حراء مى رفت و شب و روز در آنجا بود و به عبادت مى پرداخت و هر وقت ماه به پايان مى رسيد، از كوه سرازير مى شد و يكسره كنار كعبه مى آمد و آن را هفت بار طواف مى كرد و سپس به خانه خود باز مى گشت ، پيامبر (ص ) در همان لحظه اى كه به مقام رسالت رسيد، و وحى بر او نازل شد، در همان ماهى بود كه طبق معمول هر سال ، در غار حراء به سر مى برد.جالب اينكه طبق قرائن و احاديث ، على (ع ) (كه در آن هنگام كمتر از ده سال داشت ) به حضور پيامبر (ص ) در غار حرا مى رفت و در جوار آن حضرت به عبادت مشغول مى شد، چنانكه در نهج البلاغه آمده ، على (ع ) فرمود:(( و لقد كان يحاور فى كل سنة بحراء فاراه و لا يراه غيرى . )) (( پيامبر (ص ) هر سال در غار حراء به عبادت مى پرداخت ، و كسى جز من او را نمى ديد )) .
88 - رجوع به غير متخصّص
مردى درد چشم سختى گرفت ، بجاى اينكه نزد چشم پزشك برود نزد دامپزشك رفت ، دامپزشك همان دوائى كه به چشم چهار پايان مى ريخت به چشم او ريخت ، او بر اثر اين دارو، كور شد، جريان به نزاع كشيد، آن شخص و دامپزشك نزد قاضى براى داورى رفتند و جريان نزاع خود را به عرض او رسانيدند.قاضى گفت : هيچ تاوانى برگردن دامپزشك نيست ، زيرا اگر آن شخص خر نبود نزد دكتر حيوانات نمى رفت .