گروهى گنهكار در محلى اجتماع كرده بودند و براى گناهانشان گريه مى كردند، حضرت عيسى (ع ) از كنار آنها عبور كرد، و پرسيد: چرا اينها گريه مى كنند؟ گفتند: اينها به خاطر گناهانشان مى گريند.عيسى (ع ) فرمود: فليدعوها يغفرلهم : (( آن گناهان را رها كنند (و از ارتكاب آنها توبه نمايند) آمرزيده خواهند شد )) .
161 - نگاهى به سركوب قيام گوهرشاد
يكى از پديده هاى شوم سلطنت رضا شاه پهلوى ، موضوع (( كشف حجاب )) بود كه ماءمورينش با خشونت كامل چادرها و روسرى ها را از سر بانوان مى كشيدند و مى دريدند و الزام كرده بود كه زنها بدون حجاب بيرون بيايند، علماء و مردم در گوشه و كنار كشور به انحاء مختلف به اين دستور، اعتراض كردند، از جمله :جمعيت بسيارى به عنوان اعتراض به هيئت حاكمه ، در حرم حضرت رضا(ع ) و در مسجد گوهرشاد كه در جنب آن است ، متحصن شدند و روحانى مبارزه (( بهلول )) با سخنرانى هاى خود به شدت به اقدامات شوم رضاخان اعتراض مى كرد.فرمانده لشكر مشهد به نام سرتيپ ايرج مطبوعى (كه در تاريخ 2 مهرماه 1358 اعدام گرديد) جريان را به رضاخان گزارش داد.رضاخان دستور داد تا سربازان وارد حرم شوند و تهديد كنند، و اگر مردم خارج نشدند، تيراندازى كنند، و به دنبال آن رضاخان ، (( سرتيپ البرز )) را به مشهد فرستاد، به دستور مطبوعى و البرز، واحدهاى لشگر مشهد وارد صحن شده و مردم را به گلوله بستند...در اين جريان حدود 25 نفر و 40 نفر مجروح شدند.براستى جنايتى از اين بالاتر مى شود كه در حرم حضرت رضا(ع )، پناهندگان به آن امام بزرگوار، به جرم دفاع از اسلام آن گونه كشته گردند؟!
162 - شيعه حقيقى از نظر حضرت زهرا(س )
مردى به همسرش گفت : به حضور حضرت زهرا(س ) برو و از قول من به آنحضرت بگو: (( من از شيعيان شما هستم ، آيا شما قبول داريد كه من از شيعيان شما هستم ؟! )) همسر او به حضور فاطمه (س ) آمد و پيام شوهرش را ابلاغ كرد، فاطمه (س ) به او فرمود: به شوهرت بگو:ان كنت تعمل بما امرناك و تنتهى عما زجرناك فانت من شيعتنا و الا فلا.(( اگر تو آنچه را كه ما كرده ايم انجام مى دهى و از آنچه نهى نموده ايم بجا نمى آورى ، پس از شيعيان ما هستى و گرنه از شيعيان ما نيستى )) .همسر نزد شوهرش آمد و گفتار حضرت زهرا(س ) را به او ابلاغ كرد، شوهر او از اين پاسخ ، محزون گرديد و آه و ناله اش بلند شد و مى گفت : (( واى بر من ، كيست كه به گناه آلوده نباشد، بنابراين اگر من از گناه پاك نگردم ، شيعه نيستم و وقتى كه شيعه نبودم ، جاودانه در دوزخ خواهم بود، واى بر من چه خاكى بر سرم كنم