152 - پاسخ قاطع ابن عبّاس به معاويه - داستان دوستان جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

داستان دوستان - جلد 2

محمد محمدی اشتهاردی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شد، و معاويه يكى از دختران خود را همسر او مى كند.

آن چهار نفر عبارت بودند از عمربن حريث ، اشعث بن قيس ، حجربن حارث ، شبث بن ربعى .

جاسوسان هر كدام جداگانه ، هر يك از آنها را مخفيانه ديدند و پيام معاويه را به آنها ابلاغ نمودند.

اين موضوع به اطلاع امام حسن (ع ) رسيد، آن حضرت زير لباس خود زره مى پوشيد و همواره مراقب منافقين بود و حتّى در نماز در زير لباس خود زره مى پوشيد.

روزى يكى از آن چهار نفر آن حضرت را هدف تير قرار داد، ولى بخاطر همان زره ، تير در او اثر نكرد.

اين يك نمونه از جنايات معاويه تروريست پرور بود، خداوند بر عذاب او بيفزايد.

152 - پاسخ قاطع ابن عبّاس به معاويه

امام حسن (ع ) توسّط جعده دختر اشعث بن قيس كه قبلا همسر آن حضرت بود، مسموم شده و به شهادت رسيد.

هنگامى كه خبر شهادت آن حضرت به معاويه رسيد، معاويه به عنوان شكر به سجده افتاد، در آن ايّام ابن عبّاس در شام بود، معاويه او را طلبيد، در حالى كه خوشحال بود و خنده بر لب داشت (به عنوان مسخره ) به ابن عبّاس تسليت گفت و آنگاه پرسيد: (( حسن بن على (ع ) چند سال داشت ؟ )) ابن عبّاس گفت : سن و سال او همه قريش مى دانند، عجيب است كه مثل تو از آن آگاه نباشد.

معاويه گفت : به من خبر رسيده كه او داراى بچّه هاى كوچك بود.

ابن عبّاس گفت : هر كوچكى بزرگ مى شود، ولى بدان كه كودكان ما بزرگ هستند (و نيازى به ترحّم مانند تو را ندارد) سپس گفت : اى معاويه به چه علّت از وفات امام حسن (ع ) شاد و خندان هستى ؟ سوگند به خدا، وفات او، اجل تو را به تاءخير نمى اندازد، و قبر تو را پر نمى كند، و براستى چقدر بقاى عمر تو و عمر ما بعد از امام حسن (ع ) اندك است !

153 - حديث سفينه در اشعار فردوسى

حكيم ابوالقاسم فردوسى حماسه سراى بزرگ ايران ، پيرو مذهب تشيّع (متوفّى 411 هجرى قمرى ) حديث سفينه را به اشعار زيباى خود در آورده است ، حديث سفينه عبارت از اين است كه پيامبر (ص ) فرمود:

مثل اهلبيتى فيكم مثل سفينة نوح من ركبها نجى و من تخلّف عنهاغرق .

: (( مثال خاندان من در ميان شما همانند كشتى نوح (ع ) است ، هر آنكس كه بر آن سوار شد نجات يابد، و هر آنكس كه از آن رو گردانيد غرق شده و به هلاكت مى رسد. )) فردوسى در بيان اين حديث چنين سروده است :


  • حكيم اين جهان را چو دريا نهاد
    چو هفتاد كشتى بر او ساخته
    كى پهن كشتى بسان عروس
    محمّد (ص ) بدو اندرون با على
    خردمند كر دور دريا بديد
    بدانست كو موج خواهد زدن
    بدل گفت اگر با نبىّ و وصىّ
    همانا كه باشد مرا دستگير


  • بر انگيخته موج از او تند باد
    همه بادبانها بر افروخته
    بياراستى همچو چشم خروس
    همان اهلبيت نبىّ و ولىّ
    كرانه ، نه پيدا و بن ناپديد
    كز از غرق بيرون نخواهد شدن
    شوم غرقه دارم دو يار و فىّ
    همانا كه باشد مرا دستگير



/ 274