اصحاب در محضر رسول اكرم اسلام (ص ) بودند، در ضمن سخن ، عرض كردند: (( آيا ما برادران توايم اى رسول خدا ؟! )) .آنحضرت فرمود: (( نه ، شما اصحاب من هستيد، ولى برادران من كسانى هستند كه بعد از من مى آيند و به من ايمان مى آورند، در حالى كه مرا نديده اند )) .سپس فرمود: (( براى عمل صالح هر فردى از آنها پنجاه برابر پاداش عمل صالح شما داده مى شود )) .اصحاب عرض كردند: (( نجاه نفر از خودشان ؟ )) فرمود: (( نه پنجاه نفر از شما )) .آنها سه بار اين سؤال را كردند، پيامبر (ص ) همين جواب را داد، سپس به علت پاداش پنجاه برابر آنها اشاره كرده و فرمود:لانّكم تجدون على الخير اعوانا: (( اين بخاطر آن است كه شما داراى شرائطى هستيد كه آن شرائط شما را در كارهاى خير يارى مى كند )) (مانند حضور پيامبر (ص ) على (ع ) و نزول وحى و... .
27 - بياد ابوطالب (ع )
يك سال مردم مدينه به خشك سالى شديدى افتادند، بيشتر سرمايه زندگى آنها همان كشاورزى بود، و با نيامدن باران ، خطر جدّى قحطى آنها را تهديد مى كرد، به حضور پيامبر (ص ) آمده و تقاضاى دعاى استسقاء كردند، و آنحضرت از درگاه خدا، طلب باران كرد، طولى نكشيد ابرهاى متراكم بر آسمان مدينه سايه افكندند.اما شايد بارندگى به گونه اى بود كه خانه هاى خشت و گلى مدينه در معرض خراب شدن قرار گرفت .پيامبر (ص ) به دعا و راز ونياز پرداخت و عرض كرد: الهم حوالينا لا علينا: (( خداوندا! اين باران را بر اطراف مدينه (كشتزارها) بباران نه بر خانه هاى ما )) .پس از اين دعا، توده هاى متراكم ابر، از بالاى سر مدينه به اطراف پراكنده شدند، و پيرامون مدينه به گردش در آمدند، و خورشيد بر مدينه تابيد، و باران بسيار بر كشتزارها و باغها باريد، همه مردم از مؤمن و كافر، اين ماجرا (و استجاب دعاى رسول اكرم (ص ) را ديدند.پيامبر (ص ) خنديد به گونه اى كه دندانهاى آسيايش آشكار شد، فرمود: (( جاى ابوطالب (پدر على (ع )) خالى كه چقدر عالى سخن مى گفت ! اگر او در اين مقطع ، زنده بود، چشمايش روشن مى شد، چه كسى در ميان شما سخن او را (كه قبلا در زمان حياتش به شعر گفته بود) مى خواند )) .حضرت على (ع ) در ميان جمعيت برخاست ، عرض كرد: (( اى رسول خدا (ص ) گويا منظور شما اين اشعار (پدرم ) است كه گفت :
و ابيض يستسقى الغمام بوجهه يطوف به الهلاك من آل هاشم فهم عنده فى نعمة و فواضل
ثمال اليتامى عصمة للارامل فهم عنده فى نعمة و فواضل فهم عنده فى نعمة و فواضل
(( به به چه چهره نورانى (كه پيامبر (ص ) دارد) كه بوسيله آن از درگاه خدا طلب باران مى شود، او كه سرپرست يتيمان و بيوه زنان است )) .گم گشگان بنى هاشم به گرد او (پيامبر) حلقه مى زنند و آنها به يمن وجود آن حضرت ، از نعمتها و الطاف ، بهره مند مى باشند).