در جنگ جمل كه در سال 35 هجرى در بصره ، بين سپاه طلحه و زبير با سپاه على (ع ) رخ داد، عمروبن يثربى از قهرمانان سپاه دشمن بود و چند نفر از ياران على (ع ) را به شهادت رسانده بود، و در عين حال عطش خونريزى ، و جنگ با پيروان على (ع ) را داشت ، و همچون غولى بى باك به ميدان مى تاخت .يكبار با نعره هاى بلند به سوى ميدان آمد و مبارز طلبيد، مالك اشتر چون شير خشم آلود، به سوى او روان شد و سخت بر او حمله كرد، كه او با نيزه اش ، از اسب به زمين غلطيد، چون پيكر سنگينى داشت ، نتوانست فرار كند، گروهى كه مراقب حفظ جان او بودند، آمدند تا او را از دست مالك نجات دهند، در اين گيرودار يكى از سپاهيان على (ع ) بنام (( عبدالرّحمن بن طود )) ، به او حمله كرد و نيزه اى به او زد، او براى بار دوم ، نقش بر زمين شد، سپس يكى ديگر از سپاهيان على (ع ) پيشدستى كرد، و پاى او را گرفته ، كشان كشان او را به نزد على (ع ) آورد، او به تضرّع و زارى پرداخت ، و طلب عفو كرد، على (ع ) او را (كه مجروح بود) رها ساخت ، او خود را به قوم خود رساند، ولى بر اثر ضربات سنگينى كه خورده بود در بستر مرگ افتاد.