147 - خنثى كردن نيرنگهاى يزيد - داستان دوستان جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

داستان دوستان - جلد 2

محمد محمدی اشتهاردی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

و مادرش را ناراضى مى كند) فرمود: آمين ، سپس شنيد، جبرئيل عرض كرد: خدايا لعنت بفرست بر كسى كه ماه مبارك رمضان بر او بگذرد و او از رحمت و آمرزش الهى محروم گردد )) .

پيامبر (ص ) فرمود: آمين .

از آن پس ، شنيد جبرئيل گفت : (( خدايا لعنت كن كسى را كه نام تو (رسول خدا) را بشنود و صلوات نفرستد، پيامبر (ص ) گفت آمين )) .

با توجه به اينكه (( آمين )) پيامبر (ص ) مورد قبول و استجابت خدا است ، اين حديث هشدار خطيرى است كه در مورد عدم احترام به پدر و مادر، و محروميت از آنهمه بركات سرشار ماه رمضان ، و درود نفرستادن بر پيامبر (ص ) هنگام شنيدن نام آنحضرت ، به ما مى دهد، و مى آموزد كه در اين سه موضوع ، توجه كامل داشته باشيم ، و حق آنرا بخوبى ادا كنيم .

147 - خنثى كردن نيرنگهاى يزيد

در جريان عاشوراى حسينى و سپس اسارت اهل بيت (ع ) از كربلا به كوفه و از كوفه به شام مقرّ سلطنت يزيد، از نكات جالب اينكه سخنرانيهاى حضرت زينب (ع ) و امام سجاد (ع ) و عكس العملهاى حماسى و معقول اهل بيت (ع ) موجب شد كه زمينه سوءظن شديد مردم شام بر ضد حكومت ظالمانه يزيد، و شورش براى براندازى اين حكومت ننگين به وجود آيد.

كار به جائى رسيد كه يزيد - همانكسى كه در آغاز بخاطر قتل حسين (ع ) شراب مى خورد و عربده مى كشيد، اظهار پشيمانى كرده و رسما مى گفت : (( ابن مرجانه (عبيدالله بن زياد) باعث فاجعه عاشورا است ، نه من ، خدا (( ابن مرجانه )) را لعنت كند، من چنين دستورى به او نداده بودم ... )) .

و از آن پس يزيد براى سرپوش گذاشتن بر جنايات خود، دستور داد ماءمورين ، با اسيران اهل بيت رفتار نيك داشته باشند و خودش نيز در ظاهر با آنها برخورد نيك داشت ، او مى خواست با اين ترفندها، خشم مردم را فرو نشاند، و موضوع را لوث كرده و عادى نشان دهد.

اما حضرت زينب (ع ) و امام سجاد (ع ) پيام رسانان خون پاك شهيدان ، هشيار بودند، وقتى يزيد به آنها گفت :

شما صاحب اختياريد كه در شام بمانيد يا به مدينه برويد، آنها گفتند: ما نخست مى خواهيم به ما اجازه دهيد در شام ، براى شهداى عزيزمان ، سوگوارى كنيم ، يزيد اجازه داد، اهل بيت لباسهاى سياه پوشيدند و هفت روز در شام ، اقامه عزادارى كردند، قريش و بنى هاشم و بعضى ديگر در اين مجلس شركت مى نمودند، و همين عزادارى و نوحه سرائى ، يك عامل ديگر براى بيدارى هر چه بيشتر مردم بود و دسيسه هاى يزيد را در مورد سرپوش گذاشتن بر جنايت خود، افشا مى كرد.

يزيد، براى اينكه باز با ترفند ديگرى ، مردم را نسبت به خود خوشبين كند، هنگام خروج اهل بيت (ع ) از شام به سوى مدينه ، دستور داد، محملها را با پارچه هاى زربفت و فاخر، آراستند و خواست وارثان عاشورا را با زرق و برق (همچون يك كاروان سلطنتى ) روانه مدينه كند، تا دلسوزى و رقّت و احساسات مردم نسبت به خاندان پيامبر (ص ) و در نتيجه بدبينى آنها به حكومت ننگين يزيد، كاملا برطرف گردد.

اما اين ترفند نيز با پيشنهاد حضرت زينب (ع ) خنثى گرديد، آنحضرت اين پيشنهاد را رد كرد و فرمود: ما عزادار هستيم و محملها را سياه پوش كنيد حتى يزيد شخصا نزد اهل بيت (ع ) آمد و عذرخواهى كرد، و اموالى براى مخارج آنها حاضر كرد و گفت : (( اينها عوض آنچه به شما از مصائب رسيده )) .

حضرت ام كلثوم (ع ) فرمود: (( اى يزيد چقدر حياء تو اندك است ، برادران و اهل بيت مرا كشته اى ، كه جميع دنيا ارزش يك موى آنها را ندارد، اينك مى گوئى اينها عوض آنچه من كرده ام !! )) .

به اين ترتيب نيرنگهاى يزيد، يكى پس از ديگرى خنثى شد و نقشه هاى موزيانه او نقش بر آب گرديد، و تا آنجا كه ممكن بود، اسيران كربلا، نسبت به ظالم ، نه تنها انعطاف نشان ندادند بلكه در هر فرصتى به افشاگرى بر ضد او پرداختند.

148 - بخاطر عدالت و امنيت واقعى !

در محضر امام صادق (ع )، سخن از قيام حضرت مهدى (ع ) به ميان آمد، امام صادق (ع ) فرمود: (( آنحضرت (امام

/ 274