61 - قلدرى رضاخان به يك روحانى برجسته و وارسته - داستان دوستان جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

داستان دوستان - جلد 2

محمد محمدی اشتهاردی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خوشبخت گردى :

1- با قناعت ، زندگى نيكى را همسرت تشكيل بده .

2- در شنيدن سخن همسر و اطاعت از او، كوشا باش .

3- با چشمى مهرانگيز و نگاهى متواضعانه به همسرت بنگر.

4- نظافت و خوشبوئى را رعايت كن .

5- اموال شوهرت را حفظ كن و بدان كه حفظ اموال او با اندازه گيرى و اعتدال حاصل مى گردد.

6- احترام بستگان شوهر را نگهدار، و بدان كه اين كار را مى توانى با سر پنجه تدبير و هوشيارى ، انجام دهى .

7- غذاى شوهر را در وقت خود و با كيفيت خوب آماده كن ، زيرا گرسنگى عامل سريع براى بروز ناملايمات است .

8- هنگام استراحت شوهر، سكوت و آرامش را رعايت كن ، زيرا آشفته نمودن خواب ، خشم انگيز است .

9- رازهاى مگو را براى او فاش نكن ، زيرا در صورت افشاى راز از نيرنگ او در امان نخواهى شد.

10- از او اطاعت كن ، زيرا سركشى از خواسته مشروع او، موجب انباشته شدن كينه تو در سينه او را مى شود.

دخترم ! اگر اين دستورات را با حوصله و تحمل به خوبى انجام دهى ، يقين بدان كه عواطف شوهر را به سوى خود جلب كرده و در پرتو آن ، زندگى شيرينى را با همسرت ، پديد مى آورى .

61 - قلدرى رضاخان به يك روحانى برجسته و وارسته

آيت اللّه شيخ محمّد تقى بافقى از علماى ربّانى و عارفان وارسته و مجاهد بود، و در عصر مرجعيت آيت اللّه شيخ عبدالكريم حائرى ، از مدرسين معروف حوزه علميه قم بود و بسال 1322 شمسى در تبعيدگاه خود (شهر رى ) رحلت كرد و قبر شريفش در مسجد بالا سر در جوار مرقد مطهر حضرت معصومه (س ) است .

عيد نوروز سال 1306 شمسى (برابر با 27 ماه رمضان 1346 ه‍ ق ) بود زائران بسيارى در حرم حضرت معصومه (س ) حضور داشتند، خانواده رضاخان پهلوى بدون حجاب براى زيارت مرقد مطهّر حضرت معصومه (س ) به قم آمده بودند و مى خواستند با همان وضع وارد حرم شوند، اين گستاخى و بى احترامى خانواده شاه ، موجب خشم مردم مى شود، و يك نفر روحانى به نام (( سيّد ناظم واعظ )) ، مردم را به امر به معروف و نهى از منكر فرا مى خواند.

در اين ميان خبر به آيت اللّه شيخ محمّد تقى بافقى (اعلى اللّه مقامه ) رسيد، ايشان نخست به خانواده رضاخان پيام داد كه (( اگر مسلمان هستيد نبايد با اين وضع در اين مكان مقدس حضور يابيد، و اگر مسلمان نيستيد باز هم حق نداريد )) (زيرا كافر نبايد در حرم باشد).

خانواده رضاخان به پيام آيت اللّه بافقى ، ترتيب اثر نمى دهند، آنگاه مرحوم آيت اللّه بافقى شخصا به حرم آمده و به خانواده رضاخان شديدا اخطار كرد، و همين حادثه نزديك بود موجب شورش مردم بر ضد حكومت شاه شود.

از طريق شهربانى قم به رضاخان اطلاع دادند كه خانواده شما (يعنى همسر و دو دختر شما شمس و اشرف ) سه دستور روحانيون در اطاقى محبوس ‍ شده اند، و به آنها اخطار شده كه حق ندارند بدون حجاب وارد حرم گردند.

رضاخان شخصا با يك واحد نظامى به قم آمد و خانواده خود را نجات داد، او با چكمه وارد صحن مطهّر شد، آيت اللّه بافقى را مورد ضرب و شتم داد.

سپس به اشاره شاه ، شيخ محمّد تقى بافقى را دمر خوابانيدند و شاه با عصاى ضخيم بر پشت او مى نواخت ، و شيخ فرياد مى زد:

(( يا امام زمان به فرياد برس )) سپس آن عالم ربانى مدتى زندانى بود و پس از زندان تا آخر عمر تحت نظر اداره آگاهى به عبادت اشتغال داشت .

62 - نشكن نمى گويم !!

يكى از علماى ربّانى نقل مى كرد: در ايام طلبگى دوستى داشتم كه ساعتى داشت و بسيار آن را دوست مى داشت ،

/ 274