85 - قبول عذر معذور - داستان دوستان جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

داستان دوستان - جلد 2

محمد محمدی اشتهاردی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

85 - قبول عذر معذور

پس از جريان عاشورا و شهادت امام حسين (ع ) و يارانش ، امام سجاد(ع ) با بازماندگان به مدينه باز گشتند، در نزديك مدينه ، بشير طبق دستور امام سجاد(ع ) به مدينه وارد شد و شهادت شهداء و ورود امام سجاد(ع ) را به مردم مدينه خبر داد، مردم از زن و مرد و كوچك و بزرگ با آه و ناله به استقبال بازماندگان شهدا شتافتند.

امام سجاد(ع ) در حالى كه دستمالى در دست داشت ، بر كرسى نشست و بى اختيار گريه كرد، و مردم صدا به گريه بلند كردند. امام خطبه اى خواند و مردم را از جريان عاشورا و كربلا، باخبر كرد، و در آخر فرمود:

فعندالله نحتسب فيما اصابنا و ما بلغ بنا فانه عزيز ذوانتقام .

: (( ما آنچه را كه بر ايمان رخ داده به حساب خدا منظور مى داريم كه او توانا و انتقام گيرنده است . )) در اين هنگام (( صوحان بن صعصعه )) برخاست و به پيش آمد و از اينكه بر اثر پا درد شديد نتوانسته در جنگ شركت نمايد، عذر خواهى كرد. امام سجاد(ع ) عذر او را پذيرفت و از حسن نيت او تشكر كرد و فرمود: خدا پدرت را رحمت كند.

86 - بهترين و خوشبوترين و زيباترين ها

يعقوب ليث ، مؤ سس سلسله صفاريان (در قرن سوم ) شخصى شجاع بود، او با نبردهاى پى گير خود، سرزمين وسيع ايران آن روز را تحت سلطه خود در آورد و دودمان عباسيان را از صحنه برانداخت .

نقل مى كنند: قبل از آنكه او به سلطنت برسد و قسمتى از ايران را از دست عباسيان بيرون آورد، با دوستان جوان خود، در سيستان در شهر زرنخ ، به گرد هم نشسته بودند و با هم صحبت مى كردند:

يكى گفت : زيباترين لباس ، اطلس است .

ديگرى گفت : نيكوترين كلاه ، از ديباى رومى است .

سومى گفت : خوشترين مناظر، منظره دل انگيز صحرا، كنار گياهان و گل و آب است .

چهارمى گفت : عاليترين سايه ، سايه درخت بيد است .

پنجمى گفت : خوشنوازترين نغمه ها، نغمه بلبل است .

وقتى نوبت به يعقوب رسيد، گفت :

زيباترين لباس ، (( زره )) (لباس جنگى ) است .

و نيكوترين كلاه ، (( كلاه خود )) (كلاه آهنين جنگى ) است .

خوشبوترين مناظر، منظره ميدان جنگ و نبرد با ظالمان است .

و عاليترين سايه ، سايه شمشير است .

و خوشنوازترين صداها، صداى شيهه اسب در ميدان نبرد است .

87 - ردّ توجيهات بى اساس براى عدم شركت در جهاد

در جريان جنگ خندق كه در سال پنجم هجرت واقع شد، بعضى براى اينكه در اين جنگ شركت نكنند، بهانه تراشى مى كردند، يكى از بهانه هاى آنها اين بود كه : خانه ما در و پيكر و حفاظ ندارد، ما مجبوريم براى حفظ خانه خود از دزدها و اشرار،در خانه بمانيم .

آيه 13 سوره احزاب نازل شد و بر اين گونه بهانه تراشى ها و توجيه هاى واهى ، خط بطلان كشيد، آن آيه اين است :

و يستاءدن فريق منهم النبى يقولون انّ بيوتنا عوره و ما هى بعورة ان يريدون الا فرارا.

: (( گروهى از آنان از پيامبر(ص ) اجازه بازگشت مى خواستند، و مى گفتند خانه هاى ما بدون حفاظ است ، در حالى كه بدون حفاظ نبود، آنها فقط مى خواستند از جنگ فرار كنند. )) و در جريان جنگ تبوك كه در سال نهم هجرت واقع شد يكى از منافقين بنام (( جدبن قيس )) ، عدم حضور خود را در ميدان جهاد، چنين توجيه كرد، به پيامبر(ص ) گفت : (( اجازه بده من در جنگ شركت نكنم ، زيرا علاقه شديدى به زنان دارم ، مخصوصا اگر چشمم به دختران رومى بيفتد، ممكن است دل از دست بدهم و فريفته آنها

/ 274