ارتداد بعد از اسلام - اصحاب امام علی(علیه السلام) جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اصحاب امام علی(علیه السلام) - جلد 1

سید اصغر ناظم زاده قمی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


ارتداد بعد از اسلام

اشعث با اين كه در شمار اصحاب رسول خدا صلى الله عليه و آله و اصحاب اميرالمؤمنين عليه السلام بود، اما مردى مذبذب و دو چهره و در اعتقاد خود استقامت و سلامت نداشت. او پس از آن كه مسلمان شد به يمن بازگشت و بعد از رحلت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در زمان خلافت ابوبكر با جمعى از اهالى كنده در سال 12 هجرى مرتد شد و از اسلام روى برتافت.

ابوبكر براى سركوبى و كيفر مرتدين، گروهى را به يمن گسيل داد و افرادى از جمله اشعث بن قيس را به اسارت درآوردند اما وقتى آنها را نزد ابوبكر حاضر كردند، فوراً اشعث چهره عوض كرد و از ابوبكر خواست كه او را ببخشد و آزاد نمايد و براى جنگ با دشمنان اسلام از قدرت بازويش استفاده نمايد و در ضمن درخواست كرد خواهرش را به ازدواج او درآورد.

ابوبكر خواسته او را پذيرفت و آزادش كرد و خواهر خود به نام اُمّ فروه را كه از يك چشم نابينا بود، به عقد اشعث درآورد، كه بعداً محمد بن اشعث و جعده [ جعده دختر اشعث به همسرى امام حسن مجتبى عليه السلام درآمد و سرانجام با درخواست و وعده معاويه، امام حسن عليه السلام را با زهر جفا به شهادت رساند. ] از ام فروه به دنيا آمدند.

وقتى اشعث داماد خليفه شد، شمشيرش را برداشت و به بازار شترفروشان رفت و به هر شتر نر يا ماده اى كه مى رسيد، دست و پايش را قطع مى كرد و آن حيوان را به زمين مى انداخت. مردم از ديدن اين منظره حيرت زده شدند و گفتند: اين مرد كافر شده و وى را تعقيب كردند ولى او فرار كرد و شمشير خود را انداخت و فرياد زد: اى مردم مدينه، به خدا قسم من كافر نشده ام، ولكن خليفه خواهرش را به من داده اگر در شهر خودم بودم، وليمه اى غير از اين مى دادم، اكنون شما آن شتران را بكشيد و بخوريد و صاحبانش بيايند و پول آنها را از من بگيرند. بدين سان وى پول همه شتران را پرداخت. [ الاصابه، ج 1، ص 88؛ اسد الغابه، ج 1، ص 98؛ سير اعلام النبلاء، ج 3، ص 373؛ طبقات الكبرى، ج 3، ص 598 و ج 5، ص 10؛ قاموس الرجال، ج 2، ص 155. ]

آرزوى ابوبكر در قتل اشعث

براى حالت نفاق اشعث، ابوبكر همواره از اين كه او را در جريان ارتدادش به قتل نرسانده بود، اظهار تأسف مى كرد و آرزو داشت كه او را مى كشت و شرش را از اسلام و مسلمين كم مى كرد. [ ر. ك: شرح ابن ابى الحديد، ج 2، ص 46. ]

/ 390