ثعلبه بن يزيد حمّانى - اصحاب امام علی(علیه السلام) جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اصحاب امام علی(علیه السلام) - جلد 1

سید اصغر ناظم زاده قمی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


ثعلبه بن يزيد حمّانى

ثعلبة بن يزيد معروف به حِمّانى، منسوب به حِمّان - قبيله اى از تميم - است كه فرمانده پليس اميرمؤمنان عليه السلام و از اصحاب آن حضرت بود. [ تهذيب التهذيب، ج 1، ص 567. ]

وى از اميرالمؤمنين احاديثى را نقل كرده است. و حبيب بن ابى ثابت، سلمة بن كهيل و حكم بن عتيبه از وى روايت كرده اند. [ تهذيب التهذيب، ج 1، ص 567؛ قاموس الرجال، ج 2، ص 492. ]

ثعلبه بن يزيد نقل مى كند: موقعى كه نيروهاى انقلابى كه خانه عثمان را محاصره كرده بودند و نمى گذاشتند به كاخ او آب برسد، من به احجار الزيت "محلى نزديك مدينه" رفتم، ديدم زبير آن جاست، به او گفتم: اى زبير، مردم بين آب و خانه عثمان حائل شده اند. زبير نگاهى به طرف آن جمع انداخت و در مذمت عثمان اين آيه را خواند: و حيلَ بَينهم و بين ما يَشتهون كما فُعل بأشياعهم مِن قبلُ إنّهم كانوا في شكٍّ مُريب [ سباء 34، آيه 54 سرانجام ميان آنها و آن چه مورد علاقه شان بود، به وسيله مرگ جدايى افكنده مى شود، همان گونه كه با گروه هاى مشابه آنها از قبل چنين عمل شد. ] كه اشاره به موافقت زبير به نابودى عثمان است. [ الجمل، ص 146. ]

ثمامه بن مثنّى

ثُمامه از ياران با وفاى على عليه السلام و از كسانى است كه همراه آن حضرت در جنگ جمل جنگيد و به درجه رفيع شهادت نايل آمد. امير مؤمنان، در يكى از نامه هايش به والى خود در كوفه، [ در الجمل، ص 398، نامه اميرالمؤمنين عليه السلام به ام هانى خواهرش مى باشد و نام محدوج بنى مجدوع آمده است. ] از شهادت ثمامه بن مثنى و ديگر ياران خود نام مى برد و چنين مى نويسد: از بنده خدا على اميرالمؤمنين، اما بعد، مادر نيمه جمادى الآخره "سال 36 قمرى" در بصره با گروهى از بصريان روبرو شديم و جمعى از ما و جمع كثيرى از آنها كشته شدند. بعضى از افراد ما كه به شهادت رسيدند، عبارتند: ثمامة بن مثنى، هند بن عمرو، علباء بن هيثم، سيحان و برادرش زيد دو فرزند صوحان و محدوج. [ تاريخ طبرى، ج 4، ص 542؛ الجمل، ص 397. ]

/ 390