شهادت ابو الهيثم - اصحاب امام علی(علیه السلام) جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اصحاب امام علی(علیه السلام) - جلد 1

سید اصغر ناظم زاده قمی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


شهادت ابو الهيثم

بى شك ابو هثيم در جنگ صفين و در راه دفاع از آرمان ولايى خود به دست سربازان و لشكريان فريب خورده معاويه به شهادت رسيده است.

محدثان و مورخان معتبرى مانند شيخ طوسى، ابن ابى الحديد، نصر بن مزاحم، ابن سعد و ابن اثير به اين مطلب تصريح كرده اند. بر خلاف برخى از مورخان معتبر، [ رجال طوسى، ص 63 ؛ شرح ابن ابى الحديد، ج 10، ص 107 ؛ وقعة صفين، ص 365 ؛ طبقات الكبرى، ج 3، ص 449 ؛ اسد الغابه، ج 4، ص 274. ] تعدادى متعصب مثل ابن قتيبه تلاش دارند كه مرگ ابو الهيثم را قبل از زمان خلافت اميرالمؤمنين عليه السلام اعلام نمايند تا بدين وسيله فضايل و مناقب امير مؤمنان عليه السلام و صحابى بزرگى مثل ابو الهيثم را در ركاب آن حضرت در صفين انكار نمايند، ولى با توجه به صراحت كلمات جمعى از محدثان و مورخان و نيز خطبه دردمندانه امام عليه السلام |در واپسين روزهاى عمر پر بركت خود كه به ياد شهداى صفين فرمود: أين عمار، أين ابن التيهان...؛ كجايند عمار و ابن تيهان و ذوالشهادتين... آنان كه پيمان جانبازى بستند و دعوت امام خود را براى جهاد در راه خدا پذيرفتند.... [ شرح مختصرى از خطبه امام عليه السلام را ذيلاً در متن آورده ايم. ].

اميرالمؤمنين عليه السلام در شهادت اين بزرگ صحابى پيامبر صلى الله عليه و آله بسيار اندوهگين شد و نام او را در رديف عمار ياسر، ذوالشهادتين و مالك اشتر قرار داد و در خطبه اى نام ايشان را با آه و اندوه به زبان آورد؛ زيرا چند روز قبل از آن كه اميرالمؤمنين عليه السلام توسط اشقى الاشقياء ابن ملجم مرادى به شهادت برسد، خطبه بسيار مهمى براى مردم كوفه ايراد نمود و مردم را براى جنگ با معاويه تشويق كرد، چون حضرت در زمان ايراد اين خطبه، سپاه عظيمى تدارك ديده بود و قصد داشت براى خشكاندن ريشه نفاق و تزوير و خيانت، به سوى صفين يا شام حركت كند و مجدداً با معاويه بجنگد، لذا براى تهييج اصحاب و تحريك غيرت آنان و براى زمينه سازى روحى و معنوى سربازان خود خطبه مهمى ايراد فرمود.

امام عليه السلام در اين خطبه تاريخى، به ضايعه دردناك شهادت ابو الهيثم و بزرگانى چون عمار و ذوالشهادتين اشاره مى كند و آنان را اسوه زهد و تقوا و عمل به كتاب خدا و پيروى از سنت پيامبر صلى الله عليه و آله و سمبل يك مجاهد سلحشور و يك رزمنده خستگى ناپذير معرفى مى نمايد و در فراق و فقدانشان اشك ماتم مى ريزد و آه حسرت سر مى دهد و مى فرمايد:

أين إخواني الذينَ رَكِبوا الطريق، و مَضَوا على الحَقّ، أين عمّار، أين ابن تيهان، أين ذُو الشهادتين؟ و أين نُظرائُهم مِن إخوانِهمُ الذينَ تَعاقَدُوا عَلى المُنية و أبْردَ بِرؤوسِهم إلى الفجرة؟

ثم ضرب عليه السلام بيده على لحيته الشريفة الكريمة، فأطال البكاء ثم قال عليه السلام: أوِّه على إخواني الذينَ تَلوا القران فَأحكموه، و تدبَّروا الفُرضَ فأقاموه، أحيوا السّنَّة و أماتُوا البدعة، دُعُوا لِلجهاد فأجابوا، و وَثِقُوا بِالقائِدِ فاتَّبعوه.

ثم نادى بأعلى صوته: الجهاد، الجهاد، عبادَ اللَّه، ألا و إنّي مُعسكرٌ في يومي هذا، فَمَن أراد الرَّواح إلى اللَّه فَلْيَخرجُ.

كجايند برادرانم، آنان كه به راه افتادند و تا واپسين لحظات عمر بر طريق حق و جاده صواب ماندند، عمّار بن ياسر كجاست؟ ابن تيهان كجاست؟ ذوالشهادتين كجاست؟ كجايند امثال و مانند اين بزرگان؟ ديگر برادرانشان چه شدند؟ آنان كه پيمان جانبازى و جانفشانى بستند. آنان كه سر دادند و سرهايشان چون متاعى نفيس و گرانبها براى ستمگران و از خدا بى خبران فرستاده مى شد.

سپس حضرت عليه السلام، دست رو محاسن شريفش گذاشت و مدتى بس طولانى گريست پس از آن مجدداً فرمود: اى واى بر دوستانم، اى دريغ بر برادرانم، آنان كه كتاب خدا را خواندند و به كار بستند و فرايض را شناختند و اقامه كردند، سنت پيامبر را احيا نمودند و اساس بدعت را برچيدند، به جهاد خوانده شدند و اجابت نمودند، به امام خود پيوستند و از او اطاعت كردند.

آن گاه با صدايى بسيار بلند فرمود:

اى بندگان خدا، پيش به سوى جهاد، پيش به سوى جهاد بدانيد كه من از امروز براى عزيمت به سوى دشمن آماده ام پس هر كه مى خواهد كه به سوى پروردگارش كوچ كند به اردوگاه برود.... [ نهج البلاغه، خطبه 182. ]

/ 390