ابو الاسود به همراه امام در بيت المال بصره
ابو الاسود نقل مى كند: هنگامى كه سران گروه ناكثين، عثمان بن حنيف را با اكراه از بصره بيرون كردند، طلحه و زبير وارد بيت المال شدند و به اطراف و جوانب آن محل دقت كردند، چون طلا و نقره بسيار ديدند، گفتند: اين غنايمى است كه خداوند وعده آن را به ما داده و در اختيار ما خواهد بود.ابو الاسود مى گويد: اين سخنان را درباره بيت المال از اين دو شنيدم تا اين كه پس از پيروزى سپاه اميرالمؤمنين عليه السلام بر آنها، حضرت على عليه السلام با گروهى از از مهاجر و انصار كه من هم در ميانشان بودم، به بيت المال بصره وارد شد؛ چون چشمش به آنچه در آن بود افتاد، فرمود:
يا صفراء و يا بيضاء، غُرّى غيرى، المالُ يعسوبُ الظلمة و أنا يعسوب المؤمنين؛
اى طلاها و نقره ها، ديگرى را بفريبيد، همانا مال، رئيس ستمگران است و من رئيس مؤمنانم.
ابو الاسود مى گويد: به خدا قسم على عليه السلام هيچ توجهى به آن اموال نكرد و گويا خاك بى ارزشى نيست. از ديدن اين منظره تعجب كردم و با خود گفتم: آنها چه گفتند و على چه مى گويد، آنها دنبال دنيا بودند اما على عليه السلام دنبال آخرت است. در اين جا بصيرت و شناختم نسبت به حضرت بيشتر شد. [ الجمل، ص 285. ]